از نسكهای اوستا محتوی قواعد و احكامی در اين خصوص بودهاند ( 1 ) .ايضا میگويد : اطلاعاتی كه راجع به جامعه ايرانی میتوانيم از منابع قديمه استخراج كنيم، هر چند ناقص و پراكنده است ولی ما را با يك جامعه آشنا میكند كهنيروی ذاتی و استحكام باطنی آن مبتنی بر علائق عميق و عتيقی بود كه راجعبه پيوند خلل ناپذير دودمانی داشت . قوانين را برای پاسبانی خانواده (خون نژاد ) و دارايی ( مالكيت ) وضع كرده بودند و به اين وسيلهمیخواستند امتياز طبقات را با دقت هر چه تمامتر حفظ كنند ( 2 ) . . .كريستن سن در فصل هشتم كتاب خويش نيز نمونهها و دلائل و قرائنی برایزندگی خشن طبقاتی آنروز ذكر میكند ( 3 ) . دو مزيل نيز در مقالهای تحت عنوان " طبقات اجتماعی ايران قديم "توضيحاتی در اين زمينه داده است ( 4 ) . مسئله تعليمات عمومی و روحانيت دينی كه با هم مربوط بودهاند وضع خاصیداشته است . سعيد نفيسی میگويد : در اين دوره طبقه روحانيان در ايران برتری كامل در همه شؤون اجتماعیداشتند ، روحانيان به سه دسته تقسيم میشدند ، نخست موبدان بودند . . .سركرده موبدان ، به عنوان موبدان موبد ، يا موبد موبدان در پايتخت ، اولشخص مملكت و دارای اختيارات نامحدود بوده است . . . پس از پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحات 343 - . 346 ( 2 ) همان كتاب ، صفحه . 359 ( 3 ) رجوع شود به صفحات 388 و 390 و 425 و 426 و 532 همان كتاب .( 4 ) كتاب تمدن ايرانی ، صفحات 51 - . 56 |