است . و چنانكه میدانيم تا كمتر از نيم قرن پيش زردشتيان ايران وهندوستان مردگان خويش را دفن نمیكردند ، آنها را در بالای برجی ( برجخاموشان ) میگذاشتند كه طيور آنها را بخورند . از نيم قرن پيش به اينطرف در اثر ممانعت دولتهای هند و ايران به لحاظ حفظ الصحه عمومی و دراثر بيداری و روشنفكر شدن خود زردشتيان تدريجا اين كار غدغن شد . شنيدهامهنوز در يزد آن برجهای مخصوص كه مردهها را بر روی آنها مینهادهاند موجوداست . آقای دكتر معين در اين زمينه میگويد : در آيين مزدايی بسياری از معتقدات دين بودايی هندی منعكس است ، عاملاساسی در اينجا آتش است ، آتش در محراب زبانه میكشد و با هدايایدائمی از خاموشی آن جلوگيری میشود . . . با اين حال شيوه ستايش در دينايرانی بيشتر آشكار است و درست به همين دليل از سوزاندن و دفن مردگانخودداری میشود ، زيرا عقيده بر آن است كه نعش مردگان آتش و زمين را كهپاكيزهاند ملوث خواهد ساخت از اين رو نعش مردگان را به دشتها برده وطی تشريفات خاصی در هوای آزاد قرار میدهند " ( 1 ) . معلوم میشود در آيين مزدايی به پاك و طاهر بودن آب و خاك و آتشتوجه شده است و اما به پاك كنندگی و مطهر بودن اين عناصر توجه نشدهاست . كريستن سن میگويد : آگاتياس صريحا میگويد كه به دخمه نهادن مردگان از عادات ايرانيان عهدساسانی بود ، هيون تسانگ ، زوار بودايی چينی فقط اجمالا تذكر میدهد كهايرانيان غالبا اجساد مردگان خود را رها میكردند ( بيل ، 2 ، ص 278 )اينوسترانتزف رسالهای در باب رفتار ايرانيان قديم با مردگان پاورقی : ( 1 ) مزديسنا و ادب پارسی ، صفحه 53 - . 54 |