از آنها مبرز بودهاند از قبيل شمسالدين خسرو شاهی ، قطبالدين مصری ،زينالدين كشی ، شمسالدين خوئی ، شهابالدين نيشابوری . فخررازی در سال 534 متولد شده و در سال 606 درگذشته است ( 1 ) .2 - شيخ شهاب الدين ، يحيی بن حبش بن ميرك سهروردی زنجانی ، معروفبه شيخ اشراق . بدون شك از اعجوبههای روزگار است . ذهنی فوقالعاده وقادو جوال و نوجو و مبتكر داشته است . تمايل اشراقی در فلسفه ، پيش از او، حتی در فارابی و بوعلی وجود داشته است . اما كسی كه مكتبی بنام مكتباشراق تأسيس كرد و در بسياری از مسائل راه آن مكتب را از راه مكتبمشاء جدا كرد اين مرد بزرگ بود . تقريبا همه مسائلی كه اكنون به عنواننظريات اشراقيون در مقابل مشائين شناخته ميشود ، و برخی میپندارند آنهامسائل ما به الاختلاف افلاطون و ارسطو است ، نتيجه فكر شخص سهروردی استكه در مقابل افكار مشائين و بالخصوص مشائيان اسلامی آورده است . وی نزدمجدالدين جيلی ( در مراغه ) و ظهيرالدين قاری ( ظاهرا در اصفهان ) وفخرالدين ماردينی ( در عراق ) تحصيل كرده و مدتی ملازم ماردينی بوده است.ماردينی میگفته در هوش و ذكاء وحدت ذهن مانندش را نديدهام و از اين روبرجانش میترسم ( 2 ) گويند البصائر النصيريه ابن سهلان را نزد ظهير الدينقاری خوانده است . سهروردی در ساير علوم و از آن جمله فقه نيز سرآمد بوده است . به شام وحلب رفت و در جلسه درس فقه استاد مدرسه حلاويه حلب بنام شيخ افتخارالدين شركت كرد ، برتريش روشن گشت و مقرب استاد شد ، صيتشهرتش او را مورد علاقه الملك الظاهر پسر صلاح الدين ايوبی كرد و در حضوراو بیمحابا با فقها پاورقی : ( 1 ) عيون الانباءج 3 صفحات 34 - 45 و تاريخ الحكماء ابن القفطیصفحات 291 - . 293 ( 2 ) معجمالادباءج 7 ص . 269 |