عرفان و تصوف تأليف كرده است به نام ( قوت القلوب ) اين كتاب چاپشده و از متون اصيل و قديم عرفان و تصوف است . ابوطالب اصلا از بلاد جبلايران است و در اثر اينكه سالها در مكه مجاور بوده ، به عنوان مكیمعروف شده است . وی در سال 385 يا 386 درگذشته است .
قرن پنجم
الف - شيخ ابوالحسن خرقانی ، يكی از معروفترين عرفا است ، عرفاداستانهای شگفت به او نسبت میدهند . از جمله مدعی هستند كه بر سر قبربايزيد بسطامی میرفته و با روح او تماس میگرفته و مشكلات خويش را حلمیكرده است . مولوی میگويد :
بوالحسن بعد از وفات بايزيد |
از پس آن سالها آمد پديد |
گاه و بيگه نيز رفتی بیفتور |
بر سر گورش نشستی با حضور |
تا مثال شيخ پيشش آمدی |
تا كه میگفتی شكالش حل شدی |
مولوی در مثنوی زياد از او ياد كرده است و مینمايد كه ارادت وافری بهاو داشته است . میگويند با ابوعلی سينا فيلسوف معروف و ابوسعيدابوالخير عارف معروف ملاقات داشته است . وی در سال 425 درگذشته است .ب - ابوسعيد ابوالخير نيشابوری . از مشهورترين و با حالترين عرفا است، رباعيهای نغز دارد . از وی پرسيدند : تصوف چيست ؟ گفت : ( تصوف آناست كه آنچه در سرداری بنهی و آنچه در دست داری بدهی و از آنچه بر توآيد بجهی ) با ابوعلی سينا ملاقات داشته است . روزی بوعلی در مجلس وعظابوسعيد شركت كرد . ابو سعيد درباره ضرورت عمل و آثار طاعت و معصيتسخن میگفت . بوعلی اين رباعی را به عنوان اينكه ما تكيه بر رحمت حقداريم نه بر عمل خويشتن ، انشاء كرد .
مائيم به عفو تو تولا كرده |
و زطاعت و معصيت تبرا كرده |
آنجا كه عنايت تو باشد ، باشد |
ناكرده چو كرده ، كرده چون ناكرده |