ايرانيان خالق نبودند بلكه تنها رواج دهنده تمدن بودند و از اين قرار ازلحاظ ايجاد تمدن اهميت آنها بسيار كم بوده است ( 1 ) . كلمان هوار ، مورخ فرانسوی ، مولف كتاب " ايران باستانی و تمدنايران " می گويد : ايران مملكتی بود نظامی كه چه علوم و چه صنايع و فنون محال بود در آنجانشو و نمو نمايد و پزشك يونانی كه در مدارس مناطق مديترانه تربيت میشدتنها نماينده علوم در ايران بود ، همچنانكه هنرمندان بيگانه از قبيليونانيان و اهالی ليدی و مصريها تنها نمايندگان صنعت و هنر در آن مرز وبوم بودند و هكذا مستوفيها نيز كلدانی و آراميهای سامی نژاد بودند ( 2 ). ژ . راولينسون در كتاب " سلطنتهای پنجگانه بزرگ عالم مشرق زمين "گفته است : ايرانيان قديم ابدا كمكی به ترقی علم و دانش ننمودند . روح و قريحهاين قوم هيچ وقت با تحقيقاتی كه مستلزم صبر و حوصله باشد ، با تجسسات وتتبعات و كاوشهای پر زحمتی كه مايه ترقيات علمی است ميانه نداشته است. . . ايرانيان از آغاز تا پايان سلطنت و عظمتشان ابدا التفاتی بهتحصيلات علمی نداشته و تصور مینمودند كه برای ثبوت اقتدار معنوی خودهمانا نشاندادن كاخ شوش و قصرهای تخت جمشيد و دستگاه عظيم سلطنت وجهانداری آنها كافی خواهد بود ( 3 ) . پاورقی : ( 1 ) خلقيات ما ايرانيان ، صفحه 93 ، اثر سيد محمد علی جمال زاده نقلاز كتاب " تمدنات قديمی " گوستاولوبون . ( 2 ) همان كتاب صفحه . 108 ( 3 ) همان كتاب ، صفحه 82 - . 81 |