نمیتوانيم با طبقات پايين آنچنان رفتار كنيم كه شما میكنيد ، ما معتقديمامر خدا را در رعايت طبقات پايين اطاعت كنيم و اهميت ندهيم به اينكهآنها امر خدا را درباره ما اطاعت میكنند يا نمیكنند ( 1 ) . محققين و مورخين غربی كه به منابع مختلف تاريخی از يونانی و رومی وسريانی و ارمنی و عربی دست يافتهاند ، بعلاوه حفريات اخير كمك فراوانیدر كشف حقايق تاريخی به آنها كرده است ، اتفاق نظر دارند كه نظامطبقاتی ايران ريشه قديمی تر دارد . كريستن سن كه به همه اين منابع دستداشته و مدت سی سال در تاريخ ايران در زمان ساسانيان كار كرده است وشايد تاكنون هيچكس به پای او نرسيده باشد ، در مقدمه كتاب ( 2 ) وهمچنين در فصل دوم كتاب خود ( 3 ) مفصل در اين باره بحث میكند ، طالبانمیتوانند به آن مراجعه نمايند . كريستن سن مدعی است كه اصطلاح متداول مورخين اسلامی تحت عنوان "العظما " و " اهل البيوتات " و " الاشراف " كه از شخصيتهای آن عهدو يا دورههای بعد ياد شده است ، ترجمه ادبی كلمات پهلوی : " واسپوهران " و " ازاذان " و " بزرگان " است ( 4 ) . ما بحث خود را با استفاده از تحقيقات كريستن سن و ديگران به نظاماتاجتماعی ايران در زمان ساسانيان اختصاص میدهيم . كريستن سن در فصل هفتم كتاب خود ، تحت عنوان " نهضت مزدكيه " ،احوال اجتماعی ايرانيان ، طبقات جامعه ، خانواده ، حقوق مدنی ايران رابه عنوان مقدمه مورد بحث قرار میدهد ، میگويد : جامعه ايرانی بر دو ركن قائم بود : مالكيت و خون ( نژاد ) . پاورقی : ( 1 ) كامل ابن اثير ، جلد 2 ، صفحه 319 - . 320 ( 2 ) صفحات 29 - 36 از ترجمه فارسی . ( 3 ) صفحات 117 - . 161 ( 4 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه 339 - . 341 |