ايضا مینويسد : در طخارستان و در مرو و بلخ دين مانی پيروان زيادی داشت به حدی كه "هوئن تسونگ " سياح چينی در ربع دوم قرن هفتم مسيحی گويد كه مانويت دينمطلق ايران است كه مقصود آن نواحی ايران بوده كه در حدود طخارستان بودكه دين مانی در آنجاها خيلی قوت داشت و در اوائل قرن هشتم مسيحی يكخليفه مانوی در طخارستان مستقر بود ( 1 ) . كريستن سن میگويد : با وجود فشار و سختگيری كه در كشور ايران از جانب روحانيون زردشتینسبت به فرقه مانوی به عمل ميامد ، اين آيين جديد در سرزمين ايران باقیماند ولی كما بيش پنهانی و سری بود . رواياتی راجع به تعقيب و آزارمانويان در عهد نرسی و هرمزد دوم در متنهای قبطی مانويه مسطور است .عمرو بن عدی پادشاه عرب حيره اين فرقه را حمايت میكرد . در ايالت بابلكه منشا اين اعتقاد بود و در پايتخت شاهنشاهی تيسفون بسی از مانويهمیزيستند ، اما به سبب فشار و تعدی اهل زمان گروهی به سمت مشرق و شمالكه مسكن طوائف ايرانی نژاد بود هجرت كردند . در سغد جماعتی عظيم ازمانويه ساكن شدند . اين مانويان شرقی رفته رفته ارتباط خود را با همكيشانغربی از دست دادند ( 2 ) . . . مذهب مانی نتوانست پايدار بماند و منقرض شد ، مسلما اسلام عامل اصلیشكست مانويت است . مانويت يك كيش صد در صد ثنوی است و طبعا چنينآيينی در مقابل آيين توحيد كه پشتوانه فطری و فكری دارد و بهتر قادر استافكار پاورقی : ( 1 ) همان كتاب ، صفحه 19 ( پاورقی ) . ( 2 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 225 |