طبقات متسلسل ارباب علوم را مشخص سازند . اين كار در درجه اول نسبتبه علمای حديث انجام يافته است و در درجات بعدی برای علمای علوم ديگرما كتابهای زيادی به اين عنوان داريم مانند طبقات الفقهاء ابواسحاقشيرازی ، طبقات الاطباء ابن ابی اصيبعه ، طبقات النحويين و طبقاتالصوفيه ابوعبدالرحمن سلمی . ولی با كمال تأسف تا آنجا كه اين بنده اطلاع دارد ، آنچه درباره طبقاتفقهاء نوشته شده از اهل تسنن و مربوط به آنها است ، درباره طبقات فقهاءشيعه تاكنون كتابی نوشته نشده است لهذا برای كشف طبقات فقهاء شيعه ازلابلای كتب تراجم و يا كتب اجازات كه مربوط است به طبقات راويان حديثبايد استفاده كرد . ما در اينجا نمیخواهيم طبقات فقهاء شيعه را به تفصيل بيان كنيم ، بلكهمیخواهيم شخصيتهای برجسته و به نام فقهاء را كه آراءشان مورد توجه استبا ذكر كتابهای فقه ذكر كنيم ، ضمنا طبقات فقهاء نيز شناخته میشوند .تاريخ فقهاء شيعه را از زمان غيبت صغرا ( 260 - 320 ) آغاز میكنيم بدودليل : يكی اينكه : عصر قبل از غيبت صغری عصر حضور ائمه اطهار است و درعصر حضور ، هر چند فقهاء و به معنی صحيح كلمه مجتهدين و ارباب فتوا كهائمه اطهار آنها را به فتوا دادن تشويق میكردهاند بودهاند ، ولی خواهناخواه فقهاء ، به علت حضور ائمه اطهار عليهم السلام تحتالشعاع بودهاند، يعنی مرجعيت آنها در زمينه دستنارسی به ائمه بوده است و مردم حتیالامكان سعی میكردند به منبع اصلی دست يابند و خود آن فقهاء نيز مشكلاتخود را تا حد مقدور و ممكن با توجه به بعد مسافتها و ساير مشكلات با ائمهاطهار در ميان میگذاشتند . ديگر اينكه علی الظاهر فقه مدون ما منتهیمیشود به زمان غيبت صغرا ، يعنی تأليف و اثری فقهی قبل از آن دوره ازفقهاء شيعه فعلا در دست نداريم يا اين بنده اطلاع ندارد . ولی به هر حال در شيعه نيز فقهاء بزرگی در عصر ائمه اطهار وجود داشته |