آفرينش كارگزاری میكنند ، ولی جن و شيطان هيچ نقشی در كار خلقت ندارنداز اين جهت مثل موجودات زمينی میباشند . از اينجا میتوان فهميد كهانديشه مخلوقات بد و ناشايست و اينكه نظام آفرينش ناقص است به هيچوجه در انديشههای قرآنی راه ندارد . در اينجا لازم است از فرصت استفاده كرده تذكر دهيم كه گاهی درترجمههای فارسی آيات قرآن و يا احاديث ، كلمه شيطان به " ديو " و يا" اهريمن " ترجمه میشود . البته اين ترجمه صحيح نيست ، كلمه شيطانمعادل فارسی ندارد ، لهذا بايد عين اين كلمه يا كلمه ابليس كه در عربیمعادل آن است آورده شود . ديو يا اهريمن به مفهوم حقيقی ، از نظر قرآنبه هيچوجه وجود خارجی ندارد و مغاير مفهوم شيطان است كه در قرآن آمدهاست . آيين زردشتی از نظر فقه اسلامی در خاتمه يادآوری میكنيم كه ترديد ما در بحث گذشته در توحيدی بودنآيين زردشت تنها از جنبه تاريخی است . يعنی اگر تاريخ و مدارك تاريخیرا ملاك قرار دهيم و محتويات اسناد و مدارك تاريخی موجود را با موازينعلم توحيد بسنجيم نمی توانيم آيين زردشتی را آيين توحيدی بدانيم تئوریزردشت درباره نظام خلقت طبق اين مدارك و اسناد به نحوی است كه فرضا" انگرامئنيو " را آفريده اهورا مزدا تلقی كنيم با توحيد سازگار نيست. ولی ما مسلمانان میتوانيم از زاويه ديگر به آيين زردشت نظر افكنيم وبا ملاك ديگری درباره اين آيين قضاوت كنيم ، آن از زاويه فقه و حديث وبا ملاكات خاص اسلامی است كه جنبه تعبدی دارد و برای يك مسلمان باايمان حجت و معتبر است . از اين زاويه و از اين نظر هيچ مانعی نيست كهآيين زردشتی را يك آيين توحيدی بدانيم ، يعنی آيينی بدانيم كه در اصل وريشه توحيدی بوده و همه شركها چه از ناحيه ثنويت و چه از ناحيه آتشپرستی و چه از ناحيه های ديگر بدعتهايی كه |