بدين وسيله علاقه خود را بدين مقدس اسلام ابراز مینمايد . بنای اين مسجدواقعه مهمی در تاريخ اسلام به شمار میرود كه هنوز هم پس از قرنها تعمير وتجديد بنا ، به صورت آبرومندی در " سيان جديد " باقی میماند " ( 1 ). اگر اين جريان واقعيت داشته باشد آغاز نفوذ اسلام در چين به وسيله خوداعراب مسلمان بوده است . از اين جريان كه بگذريم ، اسلام به وسيله سوداگران مسلمان كه بسياری ازآنها ايرانی بودهاند ، در چين نفوذ يافت . در كتاب نامبرده مینويسد :در عصر خلافت بنیاميه و بنیعباس مسافرت سوداگران و مبلغين مسلمان بهچين افزايش يافت و عربهايی كه در خلافت بنیاميه به چين وارد شده بودندبه " تازيان سفيدپوش " معروف بودند . در دوره خلافت عباسيان كه روابطدوستانه بين امپراطورهای اسلام و چين توسعه بيشتری يافت ، دستههایفراوانی از تازيان بدان ديار رفته و اين عربها را " تازيان سياه پوش "میگفتند . . . . در يك قرن و نيم ، يعنی در فاصله سال 31 تا 184 هجری ، عده قابلتوجهی از بازرگانان عرب و ايرانی از راه دريا به چين وارد میشوند و دربندر " كوانگ چو " اقامت میگزينند و از آن تاريخ به بعد . رفته رفتهدر راسته ساحل به پيشروی خود ادامه میدهند و به شهرهای مهم آنجا نفوذمیكنند و بالاخره به اقصی نقاط شمالی چين و تا شهر " هانگ چو " نيزمیرسند . . . در اين عصر تعداد سوداگران عرب و ايرانی در نواحی جنوبی روبه افزايش میگذاشت و رفته رفته با زنان چينی وصلت اختيار كرده و درآنجا ساكن میشدند . اين مسلمين دارای جوامع مخصوصی پاورقی : ( 1 ) اسلام صراط مستقيم ، صفحه 423 - . 420 |