اين سرزمين باشند . پس آنچه به نام ملت فعلا وجود دارد اينست كه ما فعلا مردمی هستيم كهدر يك سرزمين و در زير يك پرچم و با يك رژيم حكومتی و با قوانين خاصیزندگی میكنيم ، اما اينكه نياكان و اجداد ما هم حتما ايرانی بوده اند يايونانی يا عرب يا مغول يا چيز ديگر ، نميدانيم . اگر ما ايرانيان بخواهيم بر اساس نژاد قضاوت كنيم و كسانی را ايرانیبدانيم كه نژاد آريا داشته باشند بيشتر ملت ايران را بايد غير ايرانیبدانيم و بسياری از مفاخر خود را از دست بدهيم . يعنی از اين راهبزرگترين ضربه را بر مليت ايرانی زدهايم . الان در ايران قومها و قبايلیزندگی میكنند كه نه زبانشان فارسی است و نه خود را از نژاد آريا میدانند. به هر حال در عصر حاضر دم زدن از استقلال خونی و نژادی خرافهای بيشنيست . تعصبات ملی واحد اجتماعی ، خواه خانواده ، خواه قبيله و خواه ملت ( به اصطلاحامروز فارسی ) با نوعی احساسات و تعصبات همراه است ، يعنی در انسانيك نوع حس جانبداری نسبت به خانواده و قوم و ملت خود پيدا میشود .اين حس جانبداری ممكن است در واحد خيلی بزرگتر يعنی واحد " قارهای ومنطقهای " نيز به وجود آيد ، مثلا مردم اروپا در برابر مردم آسيا يك نوعحس جانبداری نسبت به خود احساس میكنند و بالعكس مردم آسيا در برابرمردم اروپا . همان طور كه مردم يك نژاد نيز امكان دارد كه چنين احساسی نسبت به همنژادان خود داشته باشند . مليت از خانواده " خود خواهی " است كه از حدود فرد و قبيله تجاوزكرده شامل افراد يك ملت شده است و خواه ناخواه عوارض اخلاقی خود خواهی: تعصب |