است بسيار بزرگ و در حقيقت يك دائره المعارف عرفانی است . ديگركتاب فصوص الحكم است كه گرچه كوچك است ، ولی دقيقترين و عميقترينمتن عرفانی است ، شروح زياد بر آن نوشته شده است . در هر عصری شايد دوسه نفر بيشتر پيدا نشده باشد كه قادر به فهم اين متن عميق باشد .محیالدين در سال 638 در دمشق درگذشت و همانجا دفن شد ، قبرش در شام هماكنون معروف است . و - صدرالدين محمد قونوی ، اهل قونيه ( تركيه ) و شاگرد و مريد و پسرزن محیالد ين عربی . با خواجه نصيرالدين طوسی و مولوی رومی معاصر است .بين او و خواجه نصير مكاتبات ردو بدل شده و مورد احترام خواجه بوده است، ميان او و مولوی در قونيه كمال صفا و صميميت وجود داشته است ، قونویامامت جماعت میكرده و مولوی به نماز او حاضر ميشده است و ظاهراهمچنانكه نقل شده مولوی شاگرد او بوده و عرفان محيیالدينی را كه درگفتههای مولوی منعكس است از او آموخته است . گويند روزی وارد محفلقونوی شد ، قونوی از مسند حركت كرد و آنرا به مولوی داد كه بر آن بنشيند، مولوی ننشست و گفت جواب خدا را چه بدهم كه بر جای تو تكيه زنم .قونوی مسند را به دور انداخت و گفت : مسندی كه تو را نشايد ما را نيزنشايد . قونوی بهترين شارح افكار و انديشههای محيیالدين است ، شايد اگر اونبود محیالد ين قابل درك نبود ، كتابهای قونوی از كتب درسی حوزههایفلسفه و عرفان اسلامی در شش قرن اخير است كتابهای معروف قونوی عبارتاست از : مفتاح الغيب ، نصوص ، فكوك . قونوی در سال 672 ( سال فوتمولوی و خواجه نصيرالدين طوسی ) و يا سال 673 درگذشته است . ز - مولانا جلالالدين محمد بلخی رومی معروف به مولوی ، صاحب كتابجهانی مثنوی . از بزرگترين عرفای اسلام و از نوابغ جهان است . نسبش بهابوبكر میرسد . مثنوی او دريائی است از حكمت و معرفت و نكات دقيقمعرفةالروحی و اجتماعی |