و متكلمين مناظره میكرد و آنها را مغلوب میساخت ، همين كار سبب حسادتديگران شد و كاری كردند كه صلاح الدين ايوبی فرزندش را وادار كرد كه اورا بقتل برساند . در سال 586 در سن 36 سالگی ( 1 ) و يا در سال 587 در سن38 سالگی ( 2 ) كشته شد . گويند وی با فخرالدين رازی همدرس بوده است ، سالها پس از مرگش كهنسخهای از كتاب تلويحات او را به فخرالدين دادند آنرا بوسيد و به يادايام همشاگردی اشك از ديده فرو ريخت ( 3 ) . سهروردی نه تنها در مناظره با فقهاء و متكلمين بیپروا بود و دشمنیمیانگيخت ، در اظهار اسرار حكمت ، بر خلاف توصيه بوعلی در آخر اشارات، شايد به علت جوانی ، بیپروائی میكرد واز همين رو افراد پخته از اولحدس میزدند كه جان سالمی نخواهد برد . وقتی كه خبر مرگش به دوست واستادش فخرالدين ماردينی رسيد گفت همان شد كه من حدس ميزدم . و نيز ازهمين رو دربارهاش گفته میشد كه شهابالدين علمش بر عقلش فزونی دارد ،3 - افضل الدين مرقی كاشانی ، معروف به بابا افضل . اين مرد ، علی رغماينكه شخصيت برجستهای دارد ، تاريخ روشنی از او در دست نيست ، كتابهایبسياری به فارسی و عربی تأليف كرده است . و اخيرا فهرستی از آنها تهيهو چاپ شده است ( 4 ) بعضی گفتهاند دائی خواجه نصيرالدين طوسی بوده استولی تأييد نشده و بسيار مستبعد است . پاورقی : ( 1 ) وفيات الاعيانج 5 ص . 316 ( 2 ) عيون الانباءج 3 ص . 274 ( 3 ) سه حكيم مسلمان ص . 76 ( 4 ) مصنفات افضل الدين كاشانی ، تأليف آقايان مجتبی مينوی و دكتريحيی مهدوی . |