از ايران هيچ كتاب فلسفی ترجمه نشده است ، كتبی كه از ايران ترجمهشده است ادبی ، تاريخی ، نجومی و احيانا طبيعی بوده است . ابنالنديم در الفهرست در جاهای متعدد كتابهای مختلف ايرانی را كه بهعربی برگردانده شده است نام ميبرد ، هيچكدام از آنها فلسفی نبوده است .تنها كتاب از نوع كتب فلسفی كه از زبان پهلوی برگردانده شده استقسمتی از منطق ارسطو بوده كه قبلا بزبان پهلوی برگردانده شده بوده است ودر دوره اسلام به وسيله عبدالله بن مقفع و يا وسيله پسرش محمد بن عبداللهبن مقفع از پهلوی به عربی برگردانده شد . ابنالنديم در فن اول از مقاله هفتم ( مقاله الفلاسفة ) الفهرست ميگويد: فلسفه در يونان و روم رايج بود تا وقتی كه روم به مسيحيت گراييد ، دراين وقت غدغن شد ، بعضی از كتب فلسفی را سوختند و بعضی ديگر را مخفیكردند و مردم از بحث فلسفی ممنوع شدند ، زيرا فلسفه را برضد شرايعميدانستند . سپس روم از مسيحيت روگرداند و به فلسفه روآورد ، و اين دروقتی بود كه ثامسطيوس حكيم و مفسر و شارح معروف كتب ارسطو ( در حوزهاسكندريه ) به وزارت امپراتور روم رسيد . ابن النديم آنگاه داستان جنگ شاپور ذوالاكتاف با امپراطور روم را ذكرميكند كه شاپور اسير ميشود و پس از مدتی از زندان فرار میكند و امپراتورروم را ميكشد و روميان را از ايران اخراج ميكند و سپس قسطنطين با تأييدشاپور امپراطور روم ميشود . در اين وقت بار ديگر روم به مسيحيت میگرايدو فلسفه غدغن میشود ، آنگاه میگويد : ايرانيان در قديم چيزی از منطق و طب به زبان فارسی ترجمه كرده بودند وعبدالله بن مقفع و غير او همانها را به عربی برگردانيدند ( 1 ) .و ظاهرا همچنانكه هيچ كتاب فلسفی از ايران ترجمه نشده است هيچكدام از پاورقی : ( 1 ) الفهرست ، صفحه . 351 |