عرب است ، در زمان خود مرجعيت عامه يافت و در سال 1266 كه اوايلجلوس ناصرالدين شاه در ايران بود درگذشت . 32 - شيخ مرتضی انصاری . نسبش به جابربن عبدالله انصاری از صحابهبزرگوار رسول خدا میرسد . در دزفول متولد شده و تا بيست سالگی نزد پدرخود تحصيل كرده و آنگاه همراه پدر به عتبات رفته است . علماء وقت كهنبوغ خارقالعاده او را مشاهده كردند از پدر خواستند كه او را نبرد ، اودر عراق چهار سال توقف كرد و از محضر اساتيد بزرگ استفاده كرد آنگاه دراثر يك سلسله حوادث ناگوار به وطن خويش بازگشت . بعد از دو سال بارديگر به عراق رفت و دو سال تحصيل كرد و به ايران مراجعت نمود . تصميمگرفت از محضر علماء بلاد ايران استفاده كند عازم زيارت مشهد شد و دركاشان با حاج ملااحمد نراقی صاحب كتاب مستندالشيعه و صاحب كتاب معروفجامعالسعاده فرزند حاج ملامهدی نراقی سابقالذكر ملاقات كرد ، ديدار نراقیعزم رحيل او را مبدل به اقامت كرد و سه سال در كاشان از محضر او استفادهكرد . و آنگاه به مشهد رفت و پنج ماه توقف نمود . شيخ انصاری سفری بهاصفهان و سفری به بروجرد رفته و در همه سفرها هدفش ملاقات اساتيد واستفاده از محضر آنها بوده است . در حدود سالهای 1252 و 1253 برایآخرينبار به عتبات رفت و به كار تدريس پرداخت . بعد از صاحب جواهرمرجعيت عامه يافت . شيخ انصاری را خاتمالفقهاء والمجتهدين لقب دادهاند . او از كسانی استكه در دقت و عمق نظر بسيار كم نظير است . علم اصول و بالتبع فقه راوارد مرحله جديدی كرد او در فقه و اصول ابتكاراتی دارد كه بیسابقه است .دو كتاب معروف او " رسائل " و " مكاسب " كتاب درسی طلاب شده است. علماء بعد از او شاگرد و پيرو مكتب اويند حواشی متعدد از طرف علماءبعد از او بر كتابهای او زده شده . بعد از محقق حلی و علامه حلی و شهيداول شيخ انصاری تنها كسی است كه كتابهايش |