حلی در مقدمه كتاب المعتبر از او و ابن البراج و ابوالصلاح حلبی به عنوان" اتباع الثلاثة " نام میبرد يعنی او را از پيروان میشمارد كه علیالظاهر مقصودش اينست اين سه نفر تابع و پيروان سه نفر ديگر ( شيخ مفيد، سيد مرتضی ، شيخ طوسی ) بودها ند . 10 - سيد ابوالمكارم بن زهره . در حديث به يك واسطه از ابوعلی پسرشيخ الطائفه روايت میكند و در فقه با چند واسطه شاگرد شيخ طوسی است اهلحلب است . و در سال 585 درگذشته است ، كتاب معروف او در فقه به نام" غنيه " معروف است . هرگاه در اصطلاح فقهاء " حلبيان " ( به صيغهتثنيه ) گفته شود ، مقصود ابوالصلاح حلبی و ابن زهره حلبی است . و هرگاه" حلبيون " ( به صيغه جمع ) گفته شود ، مقصود آن دو نفر به علاوه ابنالبراج است كه او هم اهل حلب بوده است . بنابر آنچه در مستدرك ( ج 3صفحه 506 ) ضمن احوال شيخ طوسی آمده است ، ابن زهره كتاب النهاية شيخطوسی را نزد ابوعلی حسن بن الحسين معروف به ابن الحاجب حلبی خواندهاست ، و او آن كتاب را نزد ابو عبدالله زينو بادی در نجف و او نزد شيخرشيد الدين علی بن زيرك قمی و سيد ابی هاشم حسينی و آن دو نزد شيخعبدالجبار رازی تحصيل كرده بودها ند و شيخ عبدالجبار شاگرد شيخ طوسی بودهاست بنابراين نقل ، ابن زهره با چهار واسطه شاگرد شيخ طوسی بوده است .11 - ابن حمزه طوسی ، معروف به عمادالدين طوسی ، هم طبقه شاگردان شيخطوسی است ، بعضی او را هم طبقه شاگردان شاگردان شيخ دانسته و بعضی دورهاو را از اين هم متاخرتر دانستهاند . نياز به تحقيق بيشتری است .سال وفاتش دقيقا معلوم نيست ، شايد در حدود نيمه دوم قرن ششم درگذشته است ، و اهل خراسان است . كتاب معروفش در فقه به نام " وسيله" است . 12 - ابن ادريس حلی . از فحول علمای شيعه است . خودش عرب است وشيخ طوسی جد مادری او ( البته مع الواسطه ) به شمار میرود ، به حريت فكر |