زبان عبری يا سريانی يا هر دو زبان را فرا گرفت و اين تشويق و ترغيب سبب میشد كه صحابه به جستجوی علم رو آورند ، چنانكه عبدالله بن عباس بنابر مشهور به كتب تورات و انجيل آشنايی پيدا كرد و عبدالله بن عمرو بن عاص نيز به تورات و به قولی نيز به زبان سريانی و قوت پيدا كرده بود . اين تاكيد و تشويق پيغمبر هم علاقه مسلمين را به علم افزود و هم علما و اهل علم را در نظر آنان بزرگ كرد ( 1 ) . اكنون وارد بحث در نقش مهم و مؤثر ايرانيان در علوم و فرهنگ اسلامی بشويم . هدف ما در اين كتاب توضيح نقش مؤثر ايرانيان در تدوين و تكوين علوم و فرهنگ اسلامی است آنچه گفتيم از باب مقدمه بود و ذكر آن را ضروری میدانستيم . تكرار كرده و بار ديگر تأكيد میكنيم كه : تمدن اسلامی از هيچ قوم به خصوص نيست ، بلكه از آن اسلام و مسلمانان است هيچ ملتی حق ندارد آن را به نام خود قلمداد كند ، چه عرب و چه ايرانی و چه غير اينها . هر ملتی حق دارد سهم خود را مشخص كند . قرائت و تفسير آن علم تفسير بود . علم قرائت مربوط به لفظ قرآن است كه چگونه خوانده شود ، و علم تفسير مربوط به مفاهيم و معانی كلامالله مجيد است . در علم قرائت ، اصول و قواعد وقف و وصل و مد و تشديد و ادغام و غيره بيان میشود ، بعلاوه بعضی از كلمات قرآن كريم كه به شكلهای مختلف قرائت شده است ، پاورقی : |