جرجی زيدان داستان معروف مرثيه گويی سيد شريف رضی را برای ابواسحاقصابی ذكر میكند كه يك مرد روحانی در مرثيه يك دانشمند كافر شعر میگويدسپس میگويد : آزادی فكر و عقيده و مماشاه با دانشمندان چنان بود كه آنمرد بزرگ روحانی با كمال آزادگی آن دانشمند صابی را مرثيه گفت .جرجی زيدان چنين نتيجه میگيرد كه مردم در تعصب و عدم تعصب از بزرگان( خلفا ، سلاطين ) خويش پيروی میكنند و اگر بزرگان و فرمانروايانآزادمنش باشند ، سايرين نيز از آنان تبعيت دارند و عكسش هم عكس است. ولی اين نتيجهگيری صحيح نيست . امثال سيد شريف رضی دنباله رو خلفانبودند ، سعه صدر و بلند نظری را از خلفا نياموخته بودند ، از شارع مقدساسلام آموخته بودند كه علم را به هر حال محترم میشمارد ، و لهذا وقتی كهبه سيد اعتراض شد ، پاسخ داد كه من در حقيقت علم را مرثيه گفتم نه شخصرا . آقای دكتر زرين كوب نيز در كتاب " كارنامه اسلام " روح تسامح وبیتعصبی مسلمين را عامل مهمی در سرعت پيشرفت مسلمين میشمارند ( 1 ) .جرجی زيدان با اينكه تعصب مسيحی دارد و در بعضی مسائل اين تعصب كاملانمودار است و گاهی میخواهد اصرار بورزد كه مسلمين اوليه با هر كتابی جزقرآن مخالف بودند ، مع ذلك اعتراف میكند كه تشويق اسلام به علم عاملمؤثری بوده است . میگويد : همين كه مملكت اسلام توسعه يافت و مسلمانان از انشای علوم اسلامی فارغشدند . كم كم به فكر علوم و صنايع افتادند و برای خود همه نوع وسايل تمدنفراهم ساختند و طبعا در صدد تحصيل علم و صنعت برآمدند و چون از كشيشانمسيحی مطالبی از فلسفه شنيده بودند ، بيش از ساير علوم به فلسفه علاقهمندگشتند به خصوص كه احاديث وارده از ( حضرت ) پاورقی : ( 1 ) كارنامه اسلام ، صفحات 13 - . 16 |