درباره مالك بن انس ، امام معروف اهل سنت ، كه نژاد عرب دارد ،نوشتهاند كه در آغاز كار میخواست رشته موسيقی را تعقيب كند ، مادرش اورا منع كرد و گفت چون چهره و قيافهای زيبا نداری بهتر است رشته فقه رادنبال كنی ، همين كار را كرد ( 1 ) . احمد امين پس از اينكه مینويسد : حجاز ، هم مركز فقه و حديث بود و هممركز لهو و غنا ، و میگويد طبيعی است كه مركز فقه و حديث باشد اما چطورشد كه مركز لهو و غنا شد ؟ میگويد : شايد علت اين جريان خوش طبعی ورقت احساسات اهل حجاز بوده است حتیفقهای حجاز ( 2 ) در اين مسئله از فقهای عراق آسانگيرتر بودند ما قبلاگفتهايم كه در عراق همه تشددها و تعصبها و سختگيريهای مسائل دينی مولودايرانيان بود ، آنان بودند كه نسبت به حريم دين حساسيت بيشتری نشانمیدادند . آنگاه داستان ذيل را از كتاب اغانی ابوالفرج اصفهانی نقل میكند :عبيدالله بن عمر عمری گفت : به سفر حج رفته بودم ، زنی زيبا ديدم كهبرخلاف دستور اسلام ، در حال احرام لودگی میكرد و سخنان زشت بر زبانمیآورد ، من نزديك شدم و گفتم : كنيز خدا ! آيا فراموش كردهای كه به حجآمدهای ؟ از خدا نمیترسی كه در حال احرام چنين سخنان زشت به زبان میآوری؟ زن نقاب از چهره زيبای خويش كه خورشيد را به سخره میگرفت برافكند ،آنگاه گفت عموی پاورقی : ( 1 ) فجرالاسلام ، صفحه . 177 ( 2 ) البته فقهای سنی ، اما فقهای شيعه به تبع اهل بيت ( ع ) چنانكهگفتيم سخت مخالفت میكردند . |