خود از يك طرف و ضعف و تزلزل و بطلان دستگاههای اربابی روزگار از طرفديگر است . چه مكتب و آئينی صريحتر و روشنتر از اسلام به پيروان خوداصول و مبانی اين آزادگی را تعليم میدهد ؟ توحيد و اسلام يعنی رهايی وآزادی ، يعنی شكستن قيود و زنجيرها و باز كردن راه تكامل و تعالی به سویآستان الهی . اسلام به پيروان خود میگويد كه اين اختلاف رنگها و نژادها و زبانها كهدر ملتهای روی زمين میبينی و آنها آن را ملاك جدايی و تفرقه ساخته اند ،چيزی اصيل و جوهری نيست . در مجموع ، آن مردمی عزيز و شريف ترند كه درراه تكامل انسانيت قدم بردارند . رنگها و زبانها و سنتهايی كه در ميانابناء بشر مشاهده میكنی ، همچون اختلافی كه در خود طبيعت به چشمت میخوردجلوه های گوناگون يك حقيقت و شمهای از غنا و كثرت در وجود است ، كههر گلی رنگ و بويی دارد و خواص و فوايدی ، كه همه در راه حركت آدميتبه سوی مبدأ اعلای خود ارزيابی و تقدير میشوند . اين اختلاف و تفاوتها نهتنها مايه جدايی و دشمنی نتوانند بود ، بلكه برخورد و آشنايی ( تعارف )اينان است كه تكامل مادی و معنوی میزايد . پس راه شما كه در اين آيين مشتركيد ، از هر نژاد و اقليم و زبانی كهباشيد ، اين است كه آيين خدايی را با قوت حفظ كنيد و از هم متفرقنگرديد و ياد آور اين نعمت باشيد كه دشمن هم بوديد و با جوهر اسلام توحيدو وحدت يافتيد و ميوه اين وحدت يك دنيا دانش و فضيلت و اخلاق شد كهبه كاروان بشريت ارمغان داديد . و شما اگر داعی و مدافع نيكيها و دشمن فساد و ستمها باشيد بهترينامتهای جهان خواهيد شد . ارمغان و محصول زندگانی مادی و اجتماعی شما تجاوز و ستم و استثمارنسبت به هم است . « يا ايها الناس انما بغيكم علی انفسكم متاع الحيوش الدنيا »... (10)و از طرف ديگر همين زندگانی مادی مايه حيات و رشد و تكامل فردی واجتماعی شماست . « انما مثل الحيوش الدنيا كماء انزلناه من السماء فاختلط به نباتالارض » پاورقی : 10 - يونس ، . 23 |