شواهد و قرائن تاريخی ، اين نظر را تاييد میكند . راه شناختن محركات و انگيزههای يك شخص يا يك ملت در يك حركتتاريخی بررسی نحوه كار او است . آنچه در فصلهای بعد خواهيم آورد كافیاست كه انگيزه و محرك ايرانيان را به ما بشناساند . در اينجا نيز قسمتی ديگر از نوشته آقای عطاردی را كه تحت عنوان "فعاليت اسلامی ايرانيان " برای ما نگاشتهاند میآوريم . قسمت اول نوشتهايشان را قبلا در بخش دوم اين كتاب نقل كرديم . فعاليتهای اسلامی ايرانيان " حوادث يمن و فداكاری ايرانيان مسلمان آن سرزمين خود شاهد بزرگیاست كه اين ملت با آغوش باز اين دين مقدس را قبول كرد و در راه نشرآن از هيچ گونه فداكاری خودداری نكرده است . كسانی كه مینويسند اسلام باشمشير بر اين ملت تحميل شده يا تعصب نژادی و احساسات قومی آنها راوادار به اين حرف میكند يا از سير اسلام در ميان نژاد ايرانی اطلاع ندارند. همه مورخين مینويسند كه دين اسلام با سرعتی شگفتانگيز در ايران پيشرفت، و اين ملت بدون جنگ و جدال از آن استقبال كرد ، و در مدت بيست سالتمام فلات ايران را از ساحل فرات تا رود جيحون و از كنارههای سند تاكرانه درياچه خوارزم فرا گرفت . اگر در چند مورد با اعراب مسلمان جنگشد آن جنگ مربوط به دستهای از طبقات ممتازه و موبدان بود كه در نظرداشتند با جلوگيری از نفوذ اسلام منافع خود را حفظ كنند . پس از اينكه تمام كشور پهناور ايران به تصرف مسلمين درآمد ، طولینكشيد كه اكثريت مردم اين كشور به استثنای كوههای مازندران و ديلمان ديناسلام را پذيرفتند و فعاليت و كوشش اين مردم برای تبليغ اسلام و تحكيممبانی و قواعد شرع مقدس شروع گرديد . در سه قرن اول اسلام كه ايران تحتنفوذ خلفای اموی و بنیعباس اداره میشد ، ملت ايران در تشريح احكام دينی، |