و خويشان نزديك با نهايت نفرت ذكر میكنند ، چنين نسبتی را " هرودوتبه كمبوجيه ، و پلوتارك به اردشير دوم هخامنشی دادهاند ولكن بعضی ازنويسندگان پارسی زردشتی اين نسبت را رد كرده میگويند . كلمه خواهر را درمورد اشكانيان نبايد به معنی حقيقی فهميد ، كليه شاهزاده خانمها را شاهانپارتی خواهر میخواندند زيرا از يك دودمان و خانواده بودند و دختر عمو ونوه عمو و غيرها نيز در تحت اين عنوان در میآمدند . آنگاه خود مشيرالدوله اضافه میكند و میگويد : ولی چون در تاريخ نويسی بايد حقيقت را جستجو كرد و نوشت ، حاق مسئلهاين است كه ازدواج با اقربای خيلی نزديك در ايران قديم موسوم به "خوتك دس " پسنديده بوده و ظاهرا جهت آن را حفظ خانواده و پاكی نژادقرار میدادند ( 1 ) . يعقوبی - مورخ معتبر قرن سوم هجری ، كه خود ايرانی است نيز میگويد :ايرانيان با مادران و خواهران و دختران خود ازدواج میكردند و اين كاررا نوعی صله رحم و عبادت میدانستند ( 2 ) . كريستن سن درباره عيسويان ايران میگويد : آنها نيز به تقليد زردشتيان بر خلاف قوانين مذهبی خود به مزاوجت بااقارب عادت كرده بودند " ماربها " كه در سال 540 ( ميلادی ) جاثليقعيسويان شده بود بر ضد اين امر كه خلاف شرع نصاری بود كوششی فوق العادهكرد ( 3 ) . در صدر اسلام ، ازدواج با محارم ميان زردشتيان امر رائجی بوده است ،لهذا اين مسئله پيش آمده است كه گاهی بعضی از مسلمين بعضی از زردشتيانرا به علت اين پاورقی : ( 1 ) جلد نهم چاپ جيبی ، صفحه . 2693 ( 2 ) تاريخ يعقوبی ، جلد اول ، صفحه . 152 ( 3 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 448 |