نمیرسد و اگر دست هيچكس به دامان آنها نمیرسد ، دست آقای پورداود كهخوب به دامان آنها رسيد ، ساليان دراز با پول سرشار آنها كه از جيبملت ستمديده هند در اثر سازش با استعمار انگلستان به دست آوردهاندمتنعم بود ، از پشت به ملت نجيب و شريف ايران خنجر میزد و میخواستاز نو دست و پای اين ملت را به زنجيرههای پوسيده ، آتشدان و برسم وبرسمچين و هومه و غيره ، ببندد . متاسفانه آقای دكتر معين كه مورد علاقه و احترام ما هستند و در سالهایآخر سلامت ايشان كه احيانا توفيق مصاحبت دست میداد ايشان را مرد دور ازانصافی نمی ديديم و به اصول و شعائر اسلامی علاقه مند میيافتيم ، در اينكتاب تا حدود زيادی تحت تاثير پورداود قرار گرفتهاند و هدف او راتعقيب كردهاند و احيانا در دفاع از زردشتی گری از اسلام مايه میگذارند .مثلا در صفحه 76 كتاب كه راجع به تاريخی يا موهوم بودن زردشت بحثمیكنند میگويند : بعضی از دانشمندان مانند هوسينگ فرضيهای اظهار كردهاندمبنی بر اينكه زردشت كاملا وجودی موهوم است ( نظير رستم و زال واسفنديار ) . بعد ايشان میگويند بايد دانست كه موهوم بودن شخصيت فرد فرد پيامبرانو پيشوايان دين از طرف اشخاص مختلف اظهار شده و در پاورقی میگويند حتیراجع به عيسی و محمد صلی الله عليه و آله و سلم . خيلی عجيب است كه كسی واقعيت تاريخی زردشت را با رسول اكرم مقايسهكند ، يا فرضيه علمی يك دانشمند را درباره زردشت به سخنی كه احيانا يكفردی ( اگر چنين فردی وجود داشته است ) به عنوان دشنام به مسلمين دربارهرسول اكرم گفته باشد مقايسه نمايد . در صفحه 273 كه درباره احترام و قداست آتش بحث میكنند ، میگويند :" در اديان آريايی مثل برهمنی و زردشتی و همچنين در كيشهای سامی ماننديهودی و عيسوی و " اسلام " و حتی در ميان بت پرستان افريقا ، آتشدارای اهميتی خاص است " . |