- پروردگار ما آن كسی است كه به هر موجودی آن آفرينشی كه شايسته اوبود عطا كرد و سپس او را در راه مخصوص خودش هدايت فرمود ( 1 ) .موسی در يك جمله كوتاه میگويد همه چيز را خدا آفريده و خدا هر موجودیرا بر طبق حكمت آفريده و آنچه را میبايست به او از نظر آفرينش بدهدداده است هيچ موجودی بر خلاف آنچه بايد باشد نيست ، هر چيزی به جایخويش نيكو است هيچ چيزی شر واقعی نيست تا گفته شود آن چيز را خداوندنيافريده ، موجودی ديگر آفريده است . آری اين است منطق پيامبری .از آنچه گفتيم معلوم شد فرض انگرامئنيو ، به عنوان موجودی آفرينندهبديها و توجيه كننده شرور و جنبههای نامعقول جهان هستی ، هر چند خودشآفريده اهورامزدا باشد بر خلاف اصول توحيدی و بر خلاف منطق مسلم پيامبراناست . از اينرو بر خلاف آنچه كريستن سن ادعا میكند كه دين زردشت يكتا پرستیناقص است ( 2 ) بايد گفت فلسفه ناقص است يعنی به گفتار يك نيمهفيلسوف شبيهتر است تا گفتار يك نبی يا يك فيلسوف كامل . آقای دكتر محمد معين از پ . ژ . دومناشه چنين نقل میكند : در قرآن به پيدايش شر و مبنای گناه بشر اشاراتی رفته است . آيينمزدايی به اين مسئله پاسخ آسان و اصولی خاصی میدهد ، بدين معنی كه " شر" را به وجودی در برابر خدا نسبت داده و آنرا نيز چون خدا قديم و ازلیمعرفی میكند . بی گفتگو " روح شر " از حيث نيرو و عظمت به پای خدانمیرسد و بالاخره در برابر وی با شكست مواجه میگردد ، با اين حال دربرابر خدا چون مانعی پيدا شده و اعمال او را محدود میسازد پاسخی پاورقی : ( 1 ) سوره طه آيه 49 - . 50 ( 2 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 50 |