و نابودی ديهها و شهرها كه مزداپرستان منزل دارد بپرهيزم ( 1 ) .مهمترين مسئله در اصلاحات زردشت به مساله خدا و جهان و خلقت مربوطاست ، آيا زردشت چه تصوری درباره خدای جهان داشته است ؟ آيا دعوتزردشت يك دعوت توحيدی بوده است و يا غير توحيدی ؟ ما اين بحث را درفصل جداگانهای تحت عنوان " ثنويت " تعقيب خواهيم كرد . 3 - تحولات عقائد آريايی پس از زردشت احدی از مورخان و محققان انكار ندارد كه عقايد آريايی در ادوار بعدی ومخصوصا در دوره ساسانيان كه مورد بحث ما است به پستی و انحطاط گراييد .جنبه زيبا و عالی تعليمات زردشت تبديل شد به افكاری زشت و پست ،هزاران خرافه و پيرايه در دوره ساسانيان به كيش زردشت بستند . در اينجهت احدی اختلاف ندارد و همه معترفند . دومزيل ، ايرانشناس معروف ، تحت عنوان " رفورم زردشت " میگويد :به راستی كه افكار و تعاليم زردشت بسيار پيشرو و شجاعانه بوده است ،ولی پس از درگذشت وی آنچه كه امروز به نام آيين زردشتی ناميده میشود بهسرنوشت اديان و مذاهب ديگر گرفتار آمده . سادهتر بگوييم تعاليم استادتحت تاثير سنن جاری و احتياجات زندگی و تمايلات مؤمنين تغيير صورت دادنوعی از شرك جای " توحيد " را گرفت و ملائكه مقربين با خدای بزرگكوس همطرازی زدند ، ذبح و قربانی با مراسم شگفت آوری پای به عرصه نهادهو اخلاقيات جای خود را به بررسی امور وجدانی باز گذاشت ( 2 ) .پ . ژ . دو مناشه میگويد :پاورقی : ( 1 ) تاريخ جامع اديان ، ص . 309 ( 2 ) تمدن ايرانی . ترجمه دكتر بهنام ، ص . 144 |