روحانی خود نموده ، يك نفر رئيس روحانی انتخاب كردند ( 1 ) .میگويند مزدك و اتباعش طرفدار پسر ديگر قباد به نام " كاوس "بودند و میخواستند علی رغم تصميمات قباد به وسيله توطئه و تحريك ، اورا كه مزدكی بود بر تخت ايران جای دهند و خسرو انوشيروان را محروم كنند. اين بود كه نقشهای وسيع برای قلع و قمع آنان كشيده شد . كريستن سن مینويسد : دولتيان طريقهای را كه بارها تجربه شده بود پيش گرفتند : انجمنی از روحانيان دعوت كردند و اندرزگر مزدكيان را با ساير رؤسایفرقه به آنجا خواندند و گروهی عظيم از آن طايفه را دعوت و جلب كردند تادر مجلس مباحثه رسمی حاضر باشند . كواذ ( قباد ) شخصا مجلس را ادارهمیكرد ، اما خسرو كه به ولايت عهد معين شده بود و حقوق خود را دستخوشتوطئه و دسته بندی مزدكيان و كاوس میديد ، تمام همت و همگی جهد خود رامصروف داشت تا كار طوری به پايان رسد كه ضربتی هولناك و قطعی به فرقهمزدكی وارد آيد . پس چند تن از مجادلين و مباحثين كار افتاده و آزمودهرا از ميان موبدان پيش آورد . . . " موبد موبدان " ، " گلونازس " و" بازانس " اسقف مسيحيان ايران كه در اين پيشامد با زردشتيانهمداستان شده بودند در انجمن حضور داشتند بازانس مورد توجه خاص كواذ (قباد ) بود ، زيرا كه از طبابت سر رشته داشت . طبعا مدافعين كيش مزدكیمجاب و مغلوب شدند و در اين اثنا افواج مسلحی كه پاسبان ميدان مخصوصمزدكيان بودند تيغ در كف بر سر آن طايفه ريختند ، اندرزگر ( كه ظاهراخود مزدك بود ) به هلاكت رسيد . عده حقيقی مزدكيان كه در اين دام مقتولشدند پاورقی : ( 1 ) ايران در زمان ساسانيان ، صفحه . 382 |