ساسانيان سياست كشورداری خود را بر اساس مذهب نهادند . اردشيربابكان سر سلسله ساسانيان . خود از يك خاندان روحانی بود كه به سلطنترسيد ، اردشير از يك طرف به خاطر علائق مذهبی و از طرف ديگر به خاطرسياست كشورداری كه نيازمند به يك مبنای اعتقادی بود به احياء و اشاعه وتحكيم مذهب زردشتی پرداخت . وی دستور داد كتاب مقدس زردشتيان : "اوستا " را تدوين كنند و مرتب سازند ، تشكيلات منظم روحانی به وجودآورد و در نتيجه روحانيان زردشتی صاحب قدرت فوق العاده شدند .آقای دكتر محمد معين در كتاب " مزديسنا و ادب پارسی " میگويد :پس از انقراض سلسله اشكانی ، نوبت پادشاهی به اردشير بابكان ( 226 -241 ميلادی ) سر دودمان ساسانی رسيد ، ظهور وی ديباچه كتاب سعادت ايرانبه شمار میرود . ملت ايران از پرتو كوششهای او رونقی مخصوص يافت ! اينپادشاه اساس سلطنت خويش و اخلاف را بر آيين " مزديسنا " بنياد نهادوی علاقه به دين را به ارث برده بود : ساسان پدر بزرگش در استخر متولیمعبد ناهيد ( آناهيت ) بود . از اينرو اردشير با همتی مخصوص در احيایآيين باستانی كوشيد . در روی سكه ها آتشكده به عنوان علامت ملی معرفیگرديد . او خود را در كتيبه ها " مزديسنا " يعنی ستاينده مزدا خواندهآنچه مورخان در خصوص دينداری و ارتباط پادشاهی با روحانيت بدو نسبتداده اند فردوسی در شاهنامه ضمن اندرزهای وی به پسرش شاپور تلخيص كردهگويد :
چنان دين و دولت به يكديگرند |
تو گويی كه در زير يك چادرند |
نه بی تخت شاهی ، بود دين به پای |
نه بی دين بود شهرياری به جای |