پيشگفتار در اين روزگار كه بيش از هر روزگار ديگری ، برخوردها و تصادمات وروابط ميان ملل گوناگون موضوع روز شده است ، يكی از مسائل و شايد يكی ازاساسی ترين آنها مسئله مليتخواهی و ناسيوناليسم و عناصر سازنده و حدود وثغور آن است . در همين دو سه دهه اخير ، مدتهای زيادی كه شمار آنها از 50 افزون است، بوجود آمدند يا نام و شكل و عنوان گرفتند . در مقابل ، اگر مليتی ازبين نرفته ، كشورها و ملتهايی به دو يا چند پاره تقسيم شده هر كدام راهمعينی در پيش گرفتهاند ، يا ملتی با خصوصيات فكری و مذهبی و جغرافيايیمعين تغيير محتوی داده و از يك سيستم فكری و اجتماعی به سيستمی كاملامخالف با آن تغيير كرد . و همه اين تولد و تحولها همراه با سالها مبارزهو مقاومت و تلاش و خونريزی بوده مقادير بی نهايتی از وقت و نيرو واستعدادها را در راه خود به خدمت گرفته حتی قربانيهای كوچك و عظيمیداشته است . آيا ملتهايی كه درين مدت به وجود آمدند قبلا وجود نداشتند ؟ يا آنها كهتفكيك و تجزيه شدند يك واحد اجتماعی اصيل و پا بر جا نبودند ؟ و ياآنها كه تغيير سيستم دادند ، گرچه بسياری از ويژگيهای خود را چون زبان ونژاد و شرايط اقليمی و مرزهای جغرافيايی حفظ كردند ، آيا باز همان ملتسابقند ؟ وانگهی ، عمده مسائل سياسی و اجتماعی و نظامی |