به آن اشارت دارد هر نوع احياء معرفت را در اين سرزمين غير ممكن كرد .در چنين دنيائی كه اسير تعصبات دينی و قومی بود اسلام نفخه تازهای دميد ،چنانكه با ايجاد دارالاسلام كه مركز واقعی آن قرآن بود نه شام و نه عراقتعصبات قومی و نژادی را با يك نوع جهان وطنی چاره كرد ، در مقابلتعصبات دينی نصاری و مجوس ، تسامح و تعاهد با اهل كتاب را توصيه كرد وعلاقه به علم و حيات را . و ثمره اين درخت شگرف ، كه نه شرقی بود و نهغربی ، بعد از بسط فتوحات اسلامی حاصل شد . از نظر آقای دكتر زرين كوب ، اسلام به دنيايی پا گذاشت كه در حال ركودو جمود بود ، اسلام با تعليمات مبنی بر جستجوی علم و ترك تعصبات قومی ومذهبی و اعلام امكان همزيستی با اهل كتاب غلها و زنجيرهايی كه به تعبيرخود قرآن به دست و پا و گردن مردم جهان آن روز بسته شده بود پاره كرد وزمينه رشد يك تمدن عظيم و وسيع را فراهم ساخت . پروفسور ارنست كونل آلمانی ، استاد هنر اسلامی در دانشگاه برلين ، درسالهای 1964 - 1935 در مقدمه كتاب هنر اسلامی میگويد . اشتراك در معتقدات دينی در اينجا تأثيری قويتر از آنچه در دنيایمسيحيت وجود دارد بر فعاليتهای فرهنگی ملل مختلف داشته است . اشتراكدر مذهب باعث شده تا بر روی اختلافات نژادی و سنن باستانی ملتها " پل" بسته و از فراز آن نه تنها علائق معنوی بلكه حتی آداب و رسوم كشورهایگوناگون را به طرز حيرت انگيزی در جهت روشن و مشخصی هدايت نمايد ،چيزی كه بيش از همه در اين فعل و انفعال جهت ايجاد وحدت و پاسخ بهجميع مسائل زندگی قاطعيت داشت ، قرآن بود . انتشار قرآن به زبان اصلی وفرمانروايی مطلق خط عربی ، پيوندی |