شدند و امامت ائمه اطهار را پذيرفتند كه قرشی و هاشمی میباشند .در فتواهای علمای مذاهب گاهی چيزها ديده میشود كه از نظر تعصبات ملیموجب حيرت میشود ، يعنی قدرت و تسلط و غلبه اسلام را بر اين تعصباتمیرساند . مسئله ای است در فقه در باب نكاح درباره " كفويت " ، يعنی آيا همهنژادها از نظر ازدواج كفو يكديگرند ؟ در اينجا فتوای ابوحنيفه ايرانیجلب توجه میكند ابوحنيفه مانند كسی كه دچار تعصب عربی باشد نظر میدهد ومدعی میشود : عجم كفو عرب نيست ، عجم نمی تواند زن عرب بگيرد ، ولیساير فقها از قبيل مالك بن انس با آنكه خود عرب است میگويند خير ،عرب و عجم از اين نظر تفاوتی ندارد . سفيان ثوری نيز كه عرب است همين فتوا را میدهد . علامه حلی از بزرگانفقهای شيعه كه او نيز عرب است در كتاب " تذكرش الفقهاء " فتوایابوحنيفه را نقل میكند و میگويد : " سخن ابو حنيفه نادرست است ، دراسلام شريف علوی و كنيز حبشی برابر است " . میگويد : " دليل اين مطلب اينست كه پيغمبر اكرم ضباعة ، دختر عمویخود را به عقد مقداد بن اسود كندی در آورد كه سياه بود ، و وقتی كه بهآنحضرت اعتراض كردند ، فرمود : « لتتضع المناكح » ، يعنی برای اينكهكفويت در يك سطح قرار بگيرد " . فتوای ابوحنيفه عجيب است و علتش همچنانكه خود اهل تسنن اعترافدارند كم اطلاعی ابوحنيفه از سيرت و سنت نبوی است ، ولی از اينجامیتوان فهميد كه در آن اعصار چيزی كه در ميان علمای مسلمين وجود نداشتهتعصبات ملی است . داستانی شنيدنی در كتب فقه در اين مورد نقل میشود كه از طرفی ازتعصبات شديد عرب نسبت به غير عرب حكايت میكند و از طرف ديگر نمونهای از پيروزی |