عهد ، تأثير مضامين احاديث در شعر پارسی محسوس است " ، و به اشعاریاز رودكی استشهاد میكند ، میگويد . از اواخر قرن چهارم كه فرهنگ اسلامی انتشار تمام يافت و مدارس درنقاط مختلف تأسيس شد و ديانت اسلام بر ساير اديان غالب آمد و مقاومتزرتشتيان در همه بلاد ايران با شكست قطعی و نهايی مواجه گرديد و فرهنگايران به صبغه اسلامی جلوه گری آغاز نهاد و پايه تعليمات بر اساسادبيات عربی و مبانی دين اسلام قرار گرفت ، بالطبع توجه شعرا ونويسندگان به نقل الفاظ و مضامين عربی فزونی گرفت و كلمات و امثال وحكم پيشينيان ( قبل از اسلام ) در نظم و نثر كمتر می آمد . چنانكه به حسبمقايسه در سخن دقيقی و فردوسی و ديگر شعرای عهد سامانی و اوائل عهد غزنوینام زرتشت و اوستا و بوذرجمهر و حكم وی بيشتر ديده میشود ، تا در اشعارعنصری و فرخی و منوچهری كه در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم می زيستهاند ، نيز تاريخ نشان میدهد كه هر چه استقلال سياسی ايرانيان بيشتر شده اقبالآنها به معنويات و واقعيات اسلام فزونی يافته است . طاهريان و آل بويه و ديگران كه نسبتا استقلال سياسی كاملی داشتند ، هرگزبه فكر اين نيفتادند كه اوستا را دوباره زنده كنند و دستورات آن راسرمشق زندگی خود قرار دهند ، بلكه بر عكس با تلاشهای پيگير برای نشرحقايق اسلامی كوشش میكردند . ايرانيان پس از صد سال كه از فتح ايران به دست مسلمانان گذشت ،نيروی نظامی عظيمی به وجود آوردند دستگاه خلافت اموی در اثر اجحافات وانحرافات از تعليمات اسلامی مورد بيعلاقگی عموم مسلمانان بجز اعرابی كهروی تعصب عربی گام بر میداشتند واقع شد ايرانيان با قدرت و نيروی خودتوانستند خلافت را از خاندان اموی به خاندان عباسی منتقل كنند . قطعا درآن زمان اگر میخواستند |