قوله عليه السلام : فاسئلونى الى قوله و من يموت منهم موتا :
امام ( ع ) به
[ 1 ] پس از حمد خدا و درود بر آل مصطفى من چشم فتنه را شرقى و غربى « چپ و راست » منافق و خوارج را كور كردم هيچ كس غير از من بر انجام چنين كارى جرأت نمىكرد اگر من نبودم جنگى با ناكثين جمل و قاسطين صفين و مارقين نهروان صورت نمىگرفت .
[ 817 ]
امورى پرداخته است كه در آينده تحقّق مىيافته و هيچ يك از صحابه و يا تابعين جرأت پاسخ گفتن به سؤالات را نداشتهاند زيرا از امور غيبى و آينده اگر كسى جز امام ( ع ) كه علم لدنّى داشته چيزى را بيان مىكرد آشكارا دروغ مىگفت و به هنگام امتحان رسوا و مفتضح مىشد .
روايت شده است كه قتادة « عالم مشهور » وارد كوفه شد و مردم بر اطرافش اجتماع كردند . قتادة ( كه استقبال مردم را نسبت به خود ديد ) مغرور گشته و گفت سلونى عمّا شئتم » : « هر چه مىخواهيد از من بپرسيد . » ابو حنيفه كه آن روز جوانى كم سنّ و سال بود گفت از قتادة بپرسيد . مورچهاى كه در داستان حضرت سليمان از آن سخن به ميان آمده است ، نر يا ماده بود ؟ وقتى كه از او سؤال كردند قتادة جواب را ندانست و درمانده شد . ابو حنيفه خود گفت : ماده بوده است . مردم با تعجّب پرسيدند ؟ از كجا دانستى ؟ ابو حنيفه پاسخ داد از كتاب خدا آنجا كه مىفرمايد : « وَ قالَت نَمْلَةٌ » . مورچهاى بديگر مورچگان گفت اگر آن مورچه نر ، بود آيه چنين بود : « و قالَ نمْلَةٌ » ( يعنى ، فعل را بصورت مذكّر و بدون « تاء و تأنيث مىآورد ) . چون فعل را با تاء تانيث آورده و فرموده است « وَ قالَتْ نَمْلَةٌ » مشخّص مىشود كه مورچه ماده بوده است توضيح مطلب اين است كه كلماتى چون « نملة حمامة و شاة » به معناى ، مورچه ، كبوتر و گوسفند هم براى مذكّر و هم براى مؤنّث به كار مىروند . هر گاه در جملهاى آورده شوند تشخيص اينكه مذكّراند يا مؤنّث از طريق فعلى است كه همراه اين كلمات به كار مىرود . قتاده خود مغرور از پاسخ گفتن به اين سؤال فرد ماند با وجودى كه هر انسان زيركى با مختصر فكر مىتواند به اين سؤال پاسخ دهد [ 2 ] . وقتى كه امثال قتادهها از پاسخ دادن به چنين سؤالاتى با اينكه از امور غيبى نيستند درمانده شوند چگونه مىتوانند از
[ 2 ] چون قتادة ادّعايى را نمود و كلامى را بر زبان جارى كرد كه حق او نبود يعنى پا در جاى پاى امام نهاد بدين افتضاح و رسوايى دچار شد پس از امام ( ع ) هر كس چنين ادعائى را نمايد رسوا مىشود . م .
[ 818 ]
امور آينده ، چيزهايى كه هنوز از عالم غيب فرود نيامدهاند جواب بدهند ؟
آرى كسانى كه به نيروى الهى مؤيّد باشند و با نيروى الهى حجابهاى اسرار از جلو چشمشان بركنار شده باشد ، امور آينده را مىدانند : ما پيش از اين پيرامون چگونگى و توان امام ( ع ) بر پاسخ گويى امور آينده بحث كردهايم ( و تكرار آن را لازم نمىبينم ) مقصود امام ( ع ) از « ساعت » روز قيامت مىباشد . اوصاف شتر ، چوپان و همراهان : مانند اواز خوان ، جلودار ، راننده ، منزلگاه ، سواره و كوچ كننده همه و همه استعارهاند از دو گروه هدايت يافته و هدايت كننده ، گمراه و گمراه كننده . به لحاظ تشبيه كردن انسانها به شتر در اجتماع كردن و فرمانبردارى از پيشوا و دعوت كننده ( كه منقاد و مطيع محض او مىباشند ) ضمير در كلمه « اهلها » به كلمه « فئة » باز مىگردد ، بدين معنا كه امام ( ع ) بر كسانى از اهل فتنه كه در آينده زمان مىبايست كشته شوند آگاه بوده است .