شرح
شرح خطبه : واژه وفاء كه در كلام امير المومنين ( ع ) آمده است ، ملكهاى است نفسانى كه از پايبندى به پيمان و پابرجايى بر آن حاصل مىشود و صدق و راستى خصلتى است نفسانى ، كه از برابرى سخن با واقع تحقّق پيدا مىكند . و اين دو ، از صفات نيك و فضايلى هستند كه داخل در ويژگى عفّت و همراه آن مىباشند .
چون كلمه توأم براى دو كودكى كه با يك شكم از مادر بدنيا مىآيند بكار مىرود حضرت وفاء را كه همراه با صدق ، تحت ملكه عفّت قرار دارد به دو كودك همزاد تشبيه كرده و لفظ توأم را براى آن دو استعاره آورده است .
و بدين سان فضيلت وفاء در مقابل صفت پست مكر و فريب و فضيلت صدق و راستى در برابر صفت زشت دروغگويى ، و اين دو صفت رذل ، تحت پوشش گناهكارى توأم بوده و ضد پاكى و عفتاند . سپس مىفرمايد من سپرى از وفاى توأم با راستى ، نگهدارندهتر نمىدانم . اين بيان حضرت كاملا واضح و روشن است ، زيرا وفادارى براى شخص در آخرت نگاهبان كاملى از عذاب خدا ،
بلكه بزرگترين مانع كيفر اخروى است .
و امّا در دنيا استتار كننده خوبى از زشت نامى و ننگ است ، از آنچه نتيجه بىوفايى مىدهد . مثل مكر و دروغ كه آلودگى نفسانى است .
وقتى كه بدانى هيچ چيز مانند وفا انسان را از بديها پناه نمىدهد خواهى دانست كه سپرى پناه دهندهتر از آن نيست . سخن در ستودن وفاء و بدگويى از
[ 226 ]
حيله و نيرنگ فراوان است چنان كه خداوند متعال مىفرمايد : اَلّذينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْميثاقَ [ 1 ] و باز مىفرمايد : وَ الْمُوفُونَ بَعَهْدِهِمْ اِذا عاهَدوُا [ 2 ] و در ستايش وفاى به عهد مىفرمايد : وَ مَنْ اَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ، [ 3 ] و باز مىفرمايد : فَمَنْ نَكَثَ فَاِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ اَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهِ اللَّهَ فَسَيُؤتيهِ اَجْراً عَظيماً . [ 4 ] در بدگويى و مذمّت مكر و فريب ، در روايت مىگويد : « با هر فريبكارى پرچمى است كه روز قيامت بدان شناخته مىشود . [ 5 ] »