قوله عليه السلام : و لكنّها لهجة رغبتم عنها و لم تكونوا من اهلها
در عبارت فوق حضرت علّت ادّعاى باطل و فاسدشان را توضيح مىدهند و آن اينكه ، آنچه امام ( ع ) راجع به حوادث آينده گفته و به آنها خبر مىدادند . بالاتر از ادراك ضعيف و ناتوان آنها بود چه درك منافقين جاهل ، به مثابه درك حيوانات بود ، و براى فهم اسرار و رموز جهان آمادگى نداشتند .
منظور از « لهجة » در عبارت امام ( ع ) همين اقوال و اسرار و رموز و مقصود از غيبت آنها ناتوانى درك و انديشه آنان از دريافت مطلب و يا حضور نداشتن منافقين در نزد رسول خدا ( ص ) ، به هنگام بيان حقايق مىباشد .
با توضيح مطلب به خوبى روشن گرديد كه خرد منافقين و امثال آنها ،
تحت سلطه پندارهاى واهى قرار داشت و خيالات واهى و نادرست آنان را ، به تكذيب حق و انكار آن وا مىداشت بديهى است كه در چنين صورتى امام را تصديق نكرده ، و از توهّمات و پندارهاى غلط و نارساى خود تبعيت كنند و امام ( ع ) را بدروغگوئى متّهم كنند .
درگيرى امير مؤمنان ( ع ) با منافقين كوفه ، شبيه و نمودى از رفتار منافقين مدينه با پيامبر ( ص ) بود . منافقين مدينه رسول خدا ( ص ) را بسختى آزرده خاطر داشتند ، چنان كه كوفيان با على ( ع ) چنين رفتارى مىكردند .