ترجمه
« خداوند آسمان را بدون اينكه به چيزى آويخته باشد ، منظّم و پابرجا كرد ،
شكافهاى وسيعش را به هم پيوست ، پست و بلنديهايش را هموار كرد و باز شدههايش را ، متّصل ساخت . ميان هر يك از آنها با آسمان ديگرى ، رابطه بر قرار كرد ( ثوابت و سيّارات را با قواى جاذبه و دافعه بهم ربط داد ) دشوارى بالا و پايين رفتن فرشتگان كه به امر خداوند اعمال بندگان را به آسمانها بالا مىبرند ، نرم و آسان ساخت .
پس آسمانى را كه از دود بوجود آمده بود . فرمان داد تا بهم چسبيده ،
ناپيوستگيهايش ترميم شود و پس از به هم پيوستن بخشهاى مختلف آسمان ، درهاى بستهاش را به روى اهل زمين بگشود . ( شايد مقصود از گشودن درهاى آسمان نزول باران رحمت باشد ) .
( آنگاه ) بر سر هر رهگذر و معبرى ، ( براى منع نفوذ شياطين ) از ستارگان فروزان در كمين گاهها نگاهبانانى گذاشت ، و به دست توانمند خود آسمان را در ميان شكاف هوا ، از درهم فرو ريختن نگهداشت و به آن نهيب زد ، تا در جاى خود درنگ كرده ، سر تسليم در برابر فرمانش فرود آورد . سپس خورشيد را نشانه روشنى بخش روز و ماه را كه داراى نورى كمرنگ و تاريك است نشانه شب قرار داد ( ماه گاهى اول شب و گاهى آخر شب از انظار مخفى است و سه شب ، آخر
[ 730 ]
هر ماه در تمام شب ديده نمىشود ) .
خورشيد و ماه را ، در مسير و درجاتشان روان ساخت و براى هر يك اندازه و حدّى معيّنى فرمود ، تا شب و روز بوسيله آن دو تميز داده شود ، و از اندازه و سيرشان حساب سال و ماه معلوم گردد . پس در فضاى آسمان فلك را معلّق نگاهداشت و به وسيله ستارگانى كه همچون درّ سفيد درخشان و مانند چراغ در شب فروزان و به سبب دورى ، بعضا از ما نهان هستند ، آسمان را زينت بخشيد .
و با شهاب ثاقب ، شياطينى كه استراق سمع داشته باشند ، از آسمان دور ساخت .
آسمان را مسخّر فرمان خود كرد ، و در آن ثوابت و سيّارات را بحركت در آورده ،
مسير حركت پايين و بالا رفتن ، و يا سعد و نحس بودنشان را تعيين كرد . »