ترجمه
« هر چند روزگار كارهاى بزرگ و حوادث عظيمى پيش آورد ، در هر حال سپاس و ستايش خداوند را سزاست . گواهى مىدهم كه معبودى جز او نيست ، تنها او آفريدگار است و شريكى ندارد ، و خدايى غير او نيست و گواهى مىدهم كه
[ 181 ]
محمد ( ص ) بنده خدا و پيامبر اوست رحمت خدا بر او و آل او باد .
اما بعد ، بىشك نافرمانى از دستورهاى اندرزگوى مهربان و داناى كار آزموده سبب سرگردانى مىشود و پشيمانى و ندامت را به دنبال مىآورد ، من در موضوع حكومت نظر خود را به عنوان دستور كار به شما فرمان دادم و آنچه از گوهر رأى در نهانخانه خاطر داشتم خالصانه ، صاف و بىغش براى شما بيان كردم . ولى اى كاش دستور قصير ( وزير جذيمه پادشاه عربستان ) اطاعت مىشد كه پشيمان نمىشديد ( يعنى اگر امر مرا اطاعت مىكرديد دچار فريبكارى عمرو عاص نمىشديد ) اما شما همچون مخالفان ستمگر ، و پيمان شكنان گنهكار مرا نافرمانى كرديد تا بدان حد كه نصيحتگر در نصيحت كردن خود به ترديد افتاد و آتش زنه از دادن آتش بخل ورزيد ( كنايه از خوددارى فايده رساندن به اشخاصى كه شايستگى لازم را ندارند ، مىباشد ) مثل من و شما چنان است كه شاعر هوازن گفته است :
امرتكم امرى بمنعرج اللّوى [ 1 ]
فلم تستبينوا النّصح الاّ ضحى الغد