بحث هفتم : درباره خلقت و آفرينش اهل زمين است
كه به اراده حق تعالى
[ 783 ]
پس از تمام ملاحظات و ريزهكاريها صورت گرفته است . چنان كه خداوند متعال فرموده است : وَ الأَرْضَ مَدَدْناها وَ اَلْقَيْنا فيها رَواسِىَ وَ اَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ شَيْئىٍ مَوْزُونٍ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازقينَ [ 3 ] . مقصود از اهل زمينى كه خداوند آنها را بيرون آورده است ، مطلق حيوانات مىباشد .
اولين ارفاقى كه خداوند در حق حيوانات كرده است اين است كه زمين را شايسته سكنى قرار داده ، چنان كه خود مىفرمايد : « خداوند كسى است كه زمين را براى شما فرش قرار داد » فرش بودن زمين شرايطى دارد به شرح زير :
1 زمين ساكن و آرام باشد ، تا سكنى گرفتن و استقرار يافتن بر آن ممكن گردد و از روى اراده و اختيار بتوان در زمين تصرّف كرد و از آن بهره برد بر خلاف آن كه اگر متحرّك باشد هيچ يك از فوايد ياد شده ميسور نخواهد بود .
2 زمين از آب بيرون باشد ، زيرا انسان و حيوانات ديگر صحرايى ممكن نيست در آب زندگانى كنند ، مقتضاى توجّهات حق سبحانه و تعالى اين بوده است كه قسمتى از زمين در خارج از آب باشد تا امكان زندگى و تصرّف در زمين ممكن شود .
3 زمين در نهايت سختى چون سنگ نباشد ، در غير اين صورت خوابيدن و راه رفتن بر روى زمين آزار دهنده بود ، بعلاوه انواع گياهان و درختان بر آن نمىروييد و مضافا در تابستان به شدت گرم و در زمستان بشدت سرد مىشد و ديگر شايسته زندگانى حيوانات نبود گذشته از همه اينها حفّارى و تركيب قسمتى از آن با ديگر قسمتها انجام نمىگرفت .
[ 3 ] سوره حجر ( 15 ) آيه ( 19 و 20 ) : ما زمين را گسترانيديم و كوهها را بر آن افكنديم و از هر نوع گياه موزون و معتدل بر آن رويانديم و روزى شما را در زمين مقرر داشتيم ، در صورتى كه شما چيزى يا كسى را روزى نمىدهيد .
[ 784 ]
4 زمين در نهايت سستى و رخوت مانند آب و ديگر مايعات نيست چه اگر چنين بود انسان در آن فرو مىرفت ( قدرت بر اداره زندگى نداشت ) .
5 خداوند زمين را در نهايت شفافيّت و لطافت نيافريده است ، زيرا اگر چنين حالتى داشت ، و در عين حال مانند هوا جسمى سيّال بود ، استقرار يافتن بر روى آن غير ممكن بود و اگر جسمى ثابت و صيقلى و برّاق مىبود به دليل انعكاس نور خورشيد در آن موجودات روى زمين و حيوانات مىسوختند و از بين مىرفتند . چنان كه پنبه اگر در مقابل نور خورشيد بازتاب شده از ذرهبين و بلورهاى شفاف قرار گيرد ، آتش گرفته و مىسوزد . ولى خداوند زمين را به صورت تيره و خاك آلود بيافريد تا نور خورشيد بر روى آن قرار گيرد و مختصر گرمايى ايجاد كند ، و زمين را غير شفّاف خلق كرد تا نور خورشيد را بازتاب نكند تا گياهان و حيوانات را از گرما تلف كند . بنابراين زمين به لحاظ گرما و سرما معتدل آفريده شد ، تا براى فراش و مسكن بودن حيوانات صالح و شايسته باشد .
دوّمين ارفاق يا منفعتى كه خداوند متعال بر خلقت زمينى مترتّب كرده است آفرينش كوهها و جريان چشمه سارهاست . بدان سان كه شرح وى گذشت .
سومين ارفاق تكوّن و پديد آمدن معدنها ، گياهان و حيوانات است و در هر يك از اين پديدهها و گوناگونى نوع ، و رنگ بوى و طعم ، نرمى و محكمى ،
صافى و زبرى آنها منافع بيشمارى است ، و از آن جمله منافعى است ، كه انسان در بقاء و اصلاح حال خود بدانها نيازمند است .
چهارمين ارفاق ، زمين اصل بدن انسان است . بدين دليل كه آب به لحاظ رقيق و مرطوب بودن شكل و تصوير پايدارى ندارد هنگامى كه با خاك آميخته شود بقوام مىآيد و استوارى مىيابد و قبول شكل و خط مىكند ، چنان كه خداوند متعال مىفرمايد : من انسان را از گل آفريدم .
پنجمين ارفاق زنده شدن پس از مرگ است ، خداوند در اين باره مىفرمايد :
[ 785 ]
« نشانه وجود معاد اين است ، كه ما براى آنها زمين را پس از مرگ زنده مىكنيم » .