16 قوله عليه السلام : و لا سلبتهم الحيّرة ما لاق من معرفته بضمائرهم الى قوله صدورهم :
معرفت و شناختى كه از حضرت حق در باطن ضمير خود دارند ،
حيرت و سرگردانى ، آن را از ميان نمىبرد .
با توجّه به اين كه حيرت و سرگردانى و ترديد عقل ، در انتخاب يكى از دو راهى است كه به مطلوب و خواست سزاوارتر باشد ، و منشأ اين ترديد و دو دليها درگيرى وهم و خيال با عقل مىباشد ، فرشتگان حيران و سرگردان نمىشوند زيرا قوّه وهم و خيال در آنها نيست تا به حيرت و سرگردانى دچار شوند پس حيرت و سرگردانى كه با معرفت و شناخت آنان از خداوند آميخته شود و عظمت هيبت حق را از سينههاى آنها بر طرف كند در آنها وجود ندارد .
هيبت كنايه از توجّه داشتن به عظمت خداوند است و لفظ « صدر » كه بمعنى سينه است استعاره از ذات فرشتگان مىباشد .