عبارت آن جناب : اللّهم انّى قد مللتهم و ملّونى . . . ،
شكايت است به پيشگاه خداوند پاك و منزّه ، از نوع رفتار مردم كوفه ، و آشكار ساختن اندوه خود و انديشه نادرست آنها كه بر حسب قراين و شواهدى كه از چگونگى برخورد و طرز
[ 45 ]
رفتارشان به دست آورده بود ، اظهار مىدارد .
واژه « ملل و سأم » در عبارت خطبه به يك معنى « خسته » به كار رفته است .
خسته شدن و از كارى كنارهگيرى كردن به دو صورت و به طريق زير ممكن است :
الف : گاهى به دليل تحليل رفتن نيروى بدن و ناتوان شدن ، بر اثر كار فراوان است .
ب : اعتقاد درونى و واقعى از روى شواهد و قراين ، پيدا شود كه رسيدن به مقصود مورد نظر ممكن نيست . اين دو سبب كه براى دورى جستن و اعراض كردن از كارى بيان شد ، درباره دلگيرى و ملال حضرت از مردم كوفه ، و دلتنگى آنان از آن بزرگوار وجود داشته است . توضيح مطلب ، اين كه حضرت از كردار و رفتار آنها خسته شده بود ، اين است كه : امام ( ع ) اگر در عمل از اصلاح آنها درمانده نشده ، و به بيدرمانى در دلشان باور پيدا نكرده بود ، از كوفيان شكايت نداشت ، و بر عليهشان زبان به نفرين نمىگشاد . امام ( ع ) آشكارا دريافته بود كه پايدارى بخشيدن به آنها بدانسان كه فرمانش را اطاعت و در برابر دشمن ايستادگى كنند ، ممكن نيست . بنابر اين دلگيرى و ناخوشنودى آن حضرت از مردم كوفه هم جنبه اعتقادى و هم مايه عملى داشت .
امّا دلتنگى و خستگى اينان از آن بزرگوار يا براى اين بود ، كه آنها باور داشتند ، خواستههايشان بوسيله حضرت برآورده شدنى نيست ، و يا در عمل ممكن نبود كه برآورده شود . زيرا به دليل دستورات فراوانى كه امام ( ع ) درباره جهاد و دفاع از دين خدا مىداد ، و سختگيرى كه در رعايت دقيق فرامين حق تعالى مىكرد ، اين تكرار و تأكيد درباره جهاد از نيروى ضعيف آنها بيشتر بود . مضافا دلمشغولى آنها به غير خدا و سرگرمى به امور دنيا ، در اعتقاد سبب شده بود كه در قلب از فرمان امام ( ع ) انصراف و اعراض داشته باشند .
حضرت پس از آن كه از مردم كوفه شكايت مىكنند بدرگاه خداوند متعال
[ 46 ]
براى خلاصى يافتن از دست چنين مردمى ، دست به تضرّع و دعا براى خود و نفرين عليه آنها بر مىدارد .
در آغاز براى خود دعا مىكند كه خداوند بهتر از مردم كوفه را در دنيا و آخرت به او عنايت فرمايد .
در دنيا انسانهاى شايستهاى هستند كه بواسطه تفضلات حق متعال ، به نور خدا مىنگرند ، و از روى اخلاصى صدق دين حق را باور دارند .
در آخرت شايستگانى كه غرق در انوار عظمت پروردگارند و خداوند برترين مكانهاى بهشت و بلندترين مرتبههاى كرامت و بزرگوارى خود را بدانها عنايت فرموده است .
آرى گروهى كه خداوند آنها را مورد عنايت و نعمتهاى خود قرار داده عبارتند از : انبياء ، صديقين ، شهدا و صالحين و چه نيكوست مصاحبت و همنشينى با آنها .