قوله عليه السلام : كذب العادلون الى قوله عقولهم .
با اين عبارت امام ( ع ) كسانى را كه از شناخت خداى حقيقى و معبود بر حق عدول كردهاند تكذيب كرده و بعلل عدول آنها از معرفت خداوند ، اشاره تفصيلى دارد ، و علّت اصلى اين انحراف را توهّم و خيال تشبيه كنندگان مىداند .
پيش از اين دانستهايد كه ريشه اصلى تشبيه و هم و گمان افراد است ، زيرا حكمى كه از وهم و گمان سرچشمه بگيرد ، فراتر از محسوسات ، و يا امور وابسته به محسوسات نمىرود . حكمى كه وهم و خيال درباره مجرّدات صادر مىكند ،
پيش از صدور حكم به شىء مجرد ، صورت محسوس مىدهد و براى آن اندازه و حجم محسوسى در نظر مىگيرد ، و سپس حكمى را برايش بيان مىكند . به همين دليل است كه تشبيه كنندگان ، خدا را موجودى شبيه بتها و صورتهاى جسمانى ،
همچون انسان كه داراى اعضاء و اندام است مىدانند ، و بدين سان ديگر فرقى كه بتپرست هم نيستند ، بنوعى جنبه محسوس بخداوند مىدهند . و نهايت تنزيه و تقديسى كه درباره خداوند دارند اين است كه او را در جهت فوق و بالاى
[ 719 ]
سر فرض مىكنند . در حالى كه شما بخوبى آگاه هستيد ، بودن در سمت و جهت از ويژگيهاى مخلوق و پديدههاى جسمانى است . پس در نهايت اينان نيز لباس آفريده را بر اندام آفريدگار مىپوشاند و از انديشه فاسدى كه دارند ، خدا را بسان مخلوق تعريف و توصيف مىكنند . از اينان گروهى با توجّه بظاهر آيات قرآن براى خداوند اعضا و جوارحى همچون دست و پا چشم و صورت و . . . اثبات مىكنند ،
گروهى ديگر ( از اين پا فراتر نهاده ) و با جسارت خدا را داراى هيأتى جسمانى پنداشته و معتقد شدهاند كه قسمت بالاى اندام خداوند خالى ، و قسمت پايين پر است ، و موهاى سر مجعّد و سياه و ديگر مزخرفات و امور كفر آميز . و خداوند از آنچه ستمكاران در حق او روا مىدانند و مىگويند ، بزرگوارتر و بلند مقامتر است .
تجزيه خداوند در ذهنيّت آنها بداشتن دست و پا و . . . تجزيه به جسم و جسمانيّات است . و اين همان اثبات اعضا و جوارح ياد شده مىباشد . آنها با دريافتهاى عقلى ناقصى كه از توهمّات فاسدشان سرچشمه مىگيرد ، خدا را داراى خلقتى دانستهاند كه داراى قواى گوناگونى است . ( البتّه اين عقيده را ) به تقليد از پدران گذشته خود پذيرفتهاند .
اعضا از جسم و بدن تولّد يافته و پديد مىآيند ، و بوسيله نيروهاى طبيعى ،
نباتى و حيوانى و جز اينها تكامل مىيابند . اعضا در حقيقت ذات نيروهاى گوناگونى هستند و در عمل نيز متضاد مىباشند و نيازمند يك جمع آورنده و تركيب كنندهاى هستند و با صداى بلند ممكن بودن خود را اعلان مىنمايند .
ويژگيهاى ياد شده امورى هستند كه آفريدگار و صانع از آنها پاك و منزه است به هيچ وجه به اين خصوصيات متصف نمىشود .