قوله عليه السلام : و ان تركتمونى الى آخره . . .
يعنى اگر مرا به خودم واگذاريد و قبول خلافت را از من نخواهيد ، در فرمانبردارى اميرى كه انتخاب كنيد همچون يكى از شما نه ، بلكه شايد فرمانبردارتر از شما نسبت به آن امير خواهم بود . اظهار اطاعت امام ( ع ) از خليفهاى كه آنها انتخاب مىكردند به دين دليل بود كه امام ( ع ) وجوب اطاعت از پيشوا را از ديگران بهتر مىدانست .
در اين كه امام ( ع ) فرمود شايد فرمانبردارتر باشم بدين لحاظ است كه اگر به فرض آنها اميرى براى خود انتخاب مىكردند و آن امير بر خلاف فرمان خدا عمل مىكرد امام ( ع ) در برابر چنين اميرى فرمانبردارتر از آنها نبود كه بماند مخالفت هم مىكرد ، پس چون احتمال اينكه آنها اميرى انتخاب مىكردند و او
[ 810 ]
موافق يا مخالف فرامين الهى عمل مىكرد بوده است ، بكار بردن كلمه « شايد » بجا و مناسب بوده است .
كلمه « واو » در كلام امام ( ع ) كه فرمود « و أنا » به معناى حال و كلمه « وزيرا و اميرا » حال هستند . عمل كننده در اين دو حال فعلى است كه جار و مجرورها بدان متعلق هستند . يعنى فعل « كنت » معناى كلام چنين است : در حالى كه من وزير شما باشم از اينكه فرمانروا و امير ، براى شما باشم بهتر است .
مقصود امام ( ع ) از وزير ، معناى لغوى ، يعنى كمك كار و پشتيبان مىباشد . كه بار سنگين مشورت را بدوش دارد . روشن است كه امام ( ع ) همواره وزير مسلمين و معاضد و پشتيبان آنها بود .
خيريّت امير نبودن امام ( ع ) براى مسلمانها سهولت كار آنها در امر دنيا بوده است . چه اگر آن حضرت خليفه مىبود آنها را بر امورى كه بر خلاف طبع و ميلشان بود مانند پيكار در راه خدا و صبر و استعانت وا مىداشت بعلاوه بيت المال را بطور مساوى بين مستمندان تقسيم مىكرد ، چنان كه انجام داد و آنها را از چيزهايى كه مختصر منعى در شريعت داشت باز مىداشت و اين همه بظاهر خير آنها نبود و آنها را بمخالفت وا مىداشت چنان كه وا داشت .
امّا اگر وزير مىبود اين مشكلات نبود ، چون وزير وظيفهاى جز مشورت و راى زنى شايسته و كمك در جنگ ندارد . و هر گاه مسئول را نتواند بر كار نيك الزام كند بر خلاف نظر او رأى مىدهد . البتّه اين خيريّت ما در آغاز كه خلافت را در نمود مطرح كرد ، زيرا جمله « اگر فرمانم را اجابت كنيد » براى به طمع انداختن مردم بر اجابت و پذيرش آورده شده است .
[ 811 ]