4 قوله عليه السلام : و وراء ذالك الرّجيج الّذى تستّك الى قوله حدودها :
در پشت سر آن آوازهاى كر كننده گوش انوارى است كه چشم آنها توان ديدن آن انوار و درخشندگيها را ندارد .
چنان كه امام ( ع ) لفظ « زجل » را براى صداى فرشتگان استعاره آورده بود ،
لفظ « رجيج » را براى عبادت آنها استعاره آورده است . و با بيان « تستّك منه الأسماع » استعاره را ترشيحيّه كرده است و كنايه از نهايت عبادت فرشتگان است .
محتمل است كه ، عبارت ، « زجل و رجيج » اشاره به اصواتى كه انبيا از فرشتگان مىشنيدند ، باشد ، بدانسان كه ما در مقدمه بيان كرديم و چگونگى آن را در شنيدن وحى قبلا دانستهاى ، مقصود از سبحات نورى كه بالاتر از صداى فرشتگان قرار دارد ، جلال و شكوه عظمت وجه خداوندى است ، پاك و منزّه است از آن كه ديده دارندگان بصيرت وى را درك كند .
[ 748 ]
امام ( ع ) فرموده است در وراى صداى فرشتگان ، حقايقى وجود دارد كه فرشتگان چنان كه بايسته است آنها را درك نمىكنند . نه ، بلكه بالاتر از دانش و عبادت آنها ، مراحلى از جلال و شكوه خداوندى است ، كه معرفت فرشتگان از آن قاصر است . و ادراك اهل بصيرت از دريافت جلال و شكوه حق فرو ماند ،
متحيّر و سرگردان بمقام ناتوانى خويش بازگردد و در مرز محدود و نهايت كمال خود كه جايگاه بندگى و عبوديّت است متوقّف ماند .