قوله عليه السلام : و قد قدّم للوثبة يدا و أخّر للنكوص رجلا .
معاويه براى خيز برداشتن به سوى طرف مقابل دست را ، به جلو آورده ، و براى عقبگرد و فرار ، پا را فرا پس نهاده است .
اين كلام امام ( ع ) كنايه از ترديد و دو دل بودن معاويه است ، كه منتظر فرصت بود . اگر اصحاب حضرت بترسند و سستى نشان دهند . به سوى آنها يورش بردارد ، و اگر پايمردى كرده و شجاعت به خرج دهند ، عقب نشينى كند و بگريزد .
ممكن است جلو آوردن دست و عقب گذاشتن آن استعاره بالكنايه از شيطان باشد ، جلو آمدن دست شيطان كنايه از زيبا جلوه دادن جنگ و گناه در نظر پيروان معاويه و عقب بردن پا ، كنايه از آمادگى فرار آنان به هنگام برخورد قاطع نظامى با ياران امام ( ع ) باشد . چنان كه خداوند سبحان در قرآن مجيد از عمل شيطان ، بدين مفهوم و معنى حكايتى دارد : فَلَمّا تَرائَتِ الفِئتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ اِنّى بَرىءٌ مِنْكُمْ [ 6 ] .
اگر به عنوان اشكال گفته شود به نظر آنان كه شيطان را به قوّه واهمه و
-----------
( 5 ) خطبه اول نهج البلاغه .
[ 6 ] سوره انفال ( 8 ) آيه ( 48 ) : هنگامى كه دو سپاه ( اسلام و كفر ) روبرو شدند شيطان فرار كرد و ( به كفّار ) گفت من از شما بيزارم .
[ 392 ]
امثال آن تفسير كردهاند 7 معنى عقبگرد كردن و پا پس نهادن شيطان چيست ؟
در پاسخ مىگوييم : وسوسه شيطان عبارت از القاى صورتى ، در نفس انسان مىباشد كه آن را بناحق مىآرايد ، چنان كه خداوند تعالى از وى چنين نقل مىكند : وَ ما كَانَ لى عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ اِلاّ اَنْ دَعَوْتُكُمْ [ 8 ] .
نكوص و عقبنشينى شيطان دورى جستن قوّه واهمه از جنگ ، به هنگام دشوار شدن كار و پديد آمدن مشكلات خواهد بود [ 9 ] معنى جملهاى كه خداوند در جنگ بدر از شيطان نقل مىكند ، كه گفته است : « من از شما كافران بيزارم ،
چون چيزى را مىبينم كه شما نمىبيند . » نيز همين است .
توضيح مطلب اين است كه قوّه واهمه يا همان شيطان هر چند ، جنگ را در چشم كفّار قريش آراسته و زينت داده بود فرمان فرار و پرهيز از امور ترسناك را صادر كرد . بنابراين گفته شيطان كه من از خدا مىترسم و خداوند در كيفر دادن سختگير است مطابق حكم عقل بود چون در ترك معصيّت جنگ ، فرمانبردارى خدا را مىديد .
مقصود امام ( ع ) از بيان تمام اين خصوصيات ، روشن كردن اصحاب خود درباره مردم شام و آگاه ساختن آنان به اين حقيقت بود ، كه شيطان ، معاويه و يارانش را به جنگ وادار كرده و هدفش آن است كه آنها را در هلاكت انداخته و خود از مهلكه فرار كند .
13 امام ( ع ) در سرانجام سخن ، اصحابش را به تأكيد و تكرار ، امر به
-----------
( 7 ) در خطبه اول شرح آن گذشت .
[ 8 ] سوره ابراهيم ( 14 ) آيه ( 22 ) : بر شما هيچ حجت و دليل قاطعى نياوردم جز اين كه شما را به وعدههاى دروغى فريفتم .
[ 9 ] در شرح خطبه اوّل نهج البلاغه شارح از قول حكماء نقل كرده است كه منظور از شيطان قوه واهمه است كه بر عليه عقل اقدام مىكند .
[ 393 ]
مقابله و درگيرى سخت مىكند ، تا آنگاه كه به سبب پيروزى ، نور حق برايشان آشكار شود .
لفظ « عمود » را براى حقّ روشن استعاره از صبح آوردهاند ، چون حق و صبح در وضوح و روشنى مشاركت دارند . روشنى صبح با حواس و روشنى حق با عقل قابل رؤيت است لفظ « يبحلى » استعاره ترشيحى و كنايه از ظهور و وضوح مىباشد . معنى عبارت حضرت اين است كه حق برايتان آشكار شود و بر دشمن خود چيره و پيروز گرديد . چه آنان كه بر حق نيستند . قادر به مقاومت نبوده ، بزودى فرار خواهند كرد .