قوله عليه السلام : نبابه سوء رعيهم :
يعنى بد رفتارى آنها نسبت بمردم موجب شده بود كه خلق از آنها فاصله بگيرند و براى فرار از شرّشان ترك ديار كنند .
4 مردم بدو دسته گريان كه برخى بر دين خود و بعضى براى دنياشان اشك بريزند .
5 يارى دادن هر يك از شما هر يك از حكام بنى اميّه را بمانند يارى كردن برده از اربابش باشد . در اين عبارت تشبيه كرده است مردم را ببرده و بنى اميّه را به ارباب جهت شباهت را چنين بيان كرده است ، كه هر گاه ارباب حاضر باشد فرمانش را ببرند و هرگاه غايب باشد از او بدگويى كنند . ( چون اطاعت از اجبار و زور است نه از جهت ارادت و محبّت ) .
6 بيشترين زجر ظلم را از دست بنى اميّه كسانى مىكشند كه حسن ظنّشان بخدا بيشتر باشد . دليل اين واقعيت اين است ، هر كس بخدا حسن ظن بيشترى داشته باشد از بنى اميّه فاصله بيشترى مىگيرد و توكّلش بر خدا بيشتر مىشود .
بديهى است كه نسبت به چنين كسى بدگمان گشته او را بيشتر بگزند و تعقيبش كنند . پس از دست آنها رنج بيشترى خواهد برد .
سپس مىفرمايند : آن كس كه عافيت بيشترى به او روى آورد بر اين نعمت عافيت خدا را شاكر باشد . مقصود حضرت از اين سخن آن است كه :
عافيت داشتن و بدور ماندن از شرور بنى اميّه براى بعضى از مردم ممكن مىشود . و همچنين فردى كه بعدالت قيام كند و از بلاى آنها وارهد . و آن را كه به
[ 862 ]
بلاى بنى اميّه مبتلى شود ، دستور صبر و شكيبايى بر ابتلائات آنها را توصيه مىكند . و در زمينه صبر و شكيبايى ، حسن عافيت را كه لازمه تقوى و صبر است ، بدانها وعده مىدهد . زيرا خداوند مىفرمايد : فاصبر اِنّ العّاقبة للمتقين [ 1 ] .
[ 1 ] سوره هود ( 11 ) آيه ( 49 ) : شكيبا باش كه عاقبت نيك براى پرهيزكاران است .