قوله عليه السلام : و أرانا من ملكوت قدرته الى قوله معرفته
مقصود از ملكوت قدرت خداوند در عبارت فوق ، ملك و پادشاهى اوست . امام ( ع ) ملكوت را به قدرت نسبت داده ، به اين لحاظ است كه قدرت وى مبدأ تمام هستى است . و به اين دليل منشأ مالكيّت نيز هست .
منظور از آثار حكمت خداوند ، افعال و احكامى است كه از جانب حق تعالى صدور يافته و هر ناقصى در برابر كمال او منقاد و تسليم است .
امام ( ع ) لفظ « نطق » را براى زبان حال آثار حق تعالى كه روشنگر حكمت اوست استعاره به كار برده است . آثار حكمت خداوند همان نظامى است كه در استحكام و ترتيب شگفتآور است .
وجه شباهت ميان نطق و زبان منصوعات خداوند ، روشنگرى و توضيح و بيان مىباشد . ( يعنى چنان كه سخن گفتن مطلبى را روشن مىسازد ، مصنوعات خداوندى بزبان حال معرّف صانع و سازنده خود است ) .
كلمه « إعتراف » ، در جمله امام ( ع ) بر « عجائب » عطف شده و « إلى ان » جار و مجرور و متعلّق به حاجت است و كلمه « ما » در عبارت « ما دلّنا » مفعول
[ 714 ]
دوّم « فعل ارانا » است .
با توجّه به جنبههاى ادبى و شناخت موقعيّت كلمات در عبارت امام ( ع ) معناى سخن اين است : خداوند اعتراف و اقرار خلق را ، به دليل نيازشان به وى به ما نمايانده است كه قدرتش آنها را در وجود حفظ كرده و بر پا داشته ، چنان كه آسمانها و زمين را نگاهدارى كرده تا از جايگاه خود ساقط نگردند . ( بنابراين ) ضرورت نياز و اتكاى جهان به قدرت خداوند چيزى است كه ما را به معرفت و شناخت حق راهنمايى مىكند .
جمله « على معرفته » جار و مجرور و متعلق به فعل « دلّنا » است ، يعنى آنچه ما را بر معرفت و شناخت حق راهنمايى كند ، بضرورت دليلى بر وجود او خواهد بود .