قوله عليه السلام : ألم أعمل فيكم الى قوله من نفسى .
عبارت فوق توضيح بيشترى در مورد همان مطلب سابق است . مىخواهد جاذبههاى الهى را كه موجب اطاعت از امام مىشود بر شمارد ، تا هر گونه عذر و بهانهاى را براى سرپيچى از دست مخالفين بگيرد . به همين دليل جمله را به صورت پرسش انكارى آورده و فرموده است : « آيا من به ثقل اكبر عمل نكردم ؟ » تا متمرّدين از فرمان را مجاب كند .
منظور از ثقل اكبر قرآن است و تعبير امام ( ع ) از قرآن به ثقل اكبر اشاره به اين است كه قرآن آن حقيقت و اساسى است كه بايد از آن پيروى شود ، و مقصود از ثقل اصغر امامان معصومى هستند كه از نژاد آن حضرت باشند .
پرچم ايمان در عبارت حضرت استعاره بالكنايه از سنّت و راه روشنى است كه در عمل به كتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) فرا روى ما قرار دارد ، و جهت
[ 638 ]
مشابهت اين است كه قرآن و سنت ، ما را به پيمودن راه حق هدايت مىكنند چنان كه بيرقها و علمها پيشاپيش راه پيمايان را به مقصد دلالت مىكنند .
كلمه « ركز » استعاره جمله را ترشيحيّه كرده ، و كنايه از اين است كه امام ( ع ) حقايق را براى مردم توضيح داده و حدود حلال و حرام را براى آنها بيان كرده است .
مقصود امام ( ع ) از « عافيت » كه فرمود : « من از عدالت خود بر شما لباس عافيت پوشانيدم و از گفتار و كردار خود شما را راحت و آسايش بخشيدم » در امان ماندن از اذيّتى است كه از دست ستمگران بر پيروان آن حضرت وارد مىشده است . لفظ « لباس » را براى سلامتى ، استعاره آوردهاند بدين توضيح ،
چنان كه پيراهن بدن انسان را از گرما و سرما محفوظ نگاه مىدارد ، عافيتى كه از طريق عدالت فراهم شود ، انسان را از خطر ظلم نگهدارى مىكند . « فراش » مانند لفظ لباس براى كارهاى نيك استعاره آورده شده است ، چنان كه انسان از گستردن فرش به استراحت و آسايش مىرسد ، از توسعه يافتن نيكيها و رواج آنها جامعه به آرامش و آسايش دست مىيابد .