شرح
اين بخش از خطبه تا پايان موعظه و پند و اندرز و راهنمايى است . پس از آن كه امام ( ع ) انسانها را توجّه داد به اين كه خداوند بر آنچه در دلها مىگذرد آگاه است و بر انجام آنچه بخواهد تواناست ، دستور مىدهد كه لازم است به فرمان خدا عمل كنند . مقصود از عملى كه امام ( ع ) بدان دستور مىدهد كارهاى شايسته و مطلوبى است كه در اصطلاح آنها را تكليف شرعيّه مىنامند و از مردم مىخواهد كه انجام وظايف دينى را ، جايگاهى براى استوارى گامهايشان در راه راستى كه مأمور پيمودن آن مىباشند ، قرار دهند .
پس از بيان اين موضوع امام ( ع ) با زبان لطف و مهربانى كه جاذبه بيشترى براى تشويق به عمل كردن دارد ، مردم را متوجّه مىسازد كه فرصت را از دست ندهند و قبل از آن كه مرگ گلويشان را بگيرد و امكان عمل از آنها سلب شود ،
كارهاى شايسته انجام دهند و آن را توشه سفر به سوى خداوند و سراى اقامتشان ( آخرت ) قرار دهند ، زيرا پس از سپرى شدن اين مهلت و رسيدن اجل ، انسان گرفتار مشكلات ديگر و عقوبتهاى آن مىشود .
امام ( ع ) با اين عبارت بطور كنايه عدم امكان عمل در آخرت را يادآورى فرمودهاند ، زيرا جهان آخرت ، جاى انجام دادن عمل صالح نيست ، و با تذكّر
[ 597 ]
موضوع فوق مردم را متوجّه مىسازند كه از پروردگارشان بترسند و درباره آنچه ،
مأمور به حفظ و نگهدارى آن ، در كتاب خدا هستند مخالفت نكنند . مقصود امام ( ع ) از حفظ آنچه در كتاب آمده است ، تفكر و دقّت كردن در آن و محافظت عملى داشتن بر اوامر و نواهى قرآن است زيرا اوامر و نواهى قرآن حقوق خداوندى است ، كه به عنوان امانت به انسانها سپرده است .
و سپس علّت امر به توجّه داشتن انسانها نسبت به اوامر و نواهى كتاب را چنين توضيح مىدهد كه ، خداوند تعالى آدميان را بيهوده و بدون حكمت و مصلحت نيافريده است ، بلكه به اين منظور بوده است كه با اسباب و ابزار جسمانى بخشوده شده فضايل نفسانى خود را كامل گردانند ، خداوند آنها را بى حساب و كتاب رها نكرده است ، آثار و اعمالشان را ضبط ، مدّت عمر ، زندگى و مرگشان ، و پس از آن تا روز قيامت ، در كتابى روشن و الواحى محفوظ نوشته است . و بوسيله پيامبر بزرگوارى ، زندگى انسانها را نظم بخشيده و عمر پيامبر را براى هدايتشان در ميان آنها طولانى كرده است . و كتابى كه براى آنها راه پيروى از حقيقت را نشان مىداد ، همراه پيامبر نمود . آنگاه براى آنها و پيامبرش دينى كه مورد خوشنودى و رضايتش بود كامل گردانيد ، و تمام امورى كه براى سعادتشان مفيد بود بيان فرمود . چنان كه خود مىفرمايد : اليوم اكملتُ لكم دينكم و اتممتُ عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا [ 1 ] .
بر زبان پيامبر رحمت آنچه از خيرات ماندنى را دوست مىداشت ، و آنچه كه از بديهاى بدبخت كننده در آخرت را نمىپسنديد تحت عنوان اوامر و نواهى بدانها ابلاغ كرد و در قرآن مجيد بهانه جوييها و دلايل را از جهت اتمام حجت توضيح داد و محتواى آن را از بيم كيفر و ترس از عذاب سخت پر ساخت .
[ 1 ] سوره مائده ( 5 ) آيه ( 3 ) : امروز دينتان را برايتان كامل و نعمتم را بر شما تمام و اسلام را براى شما دين مورد خشنودى و رضايتم قرار دادم .
[ 598 ]
امام ( ع ) لفظ « يدين » را براى عذاب استعاره به كار بردهاند . « بين يديه » كنايه از وقتى است كه فراروى عذاب آخرت و مشرف بر آن باشد ، وجه شباهت اين است ، كه ترس همواره از شخص داراى قدرتى است كه سختگير هم باشد .
پس گويا امام ( ع ) عذاب سخت را به منزله عذاب كننده در نظر گرفته و لفظ « يدين » را براى آن استعاره به كار برده ، و مقدّم بودن ترس و اندار را ، بمنزله فراروى عذاب شديد قرار گرفتن دانسته است . توضيح دادن مطلب به طريق استعاره و كنايه از لطيفههايى است كه جاذبه فراوان دارد .
بعد از انذار و بر حذر داشتن مردم از گناه و معصيت ، مجددا آنها را امر مىكند ، كه از باقى مانده عمرشان در دنيا استفاده كنند و نفس خود را بر مشكلات كارهاى نيك شكيبا سازند ، يعنى در انجام كارهاى شايسته هر چند سختيهايى وجود دارد ، صبر داشته باشند .
درك باقيمانده از عمر ، در سخن امام ( ع ) براى توجّه دادن ، به كوتاهيهاست كه در مقابل انجام وظيفه الهى خود داشتهاند و به همين دليل مىفرمايند ، زمانى كه شما براى انجام كارهاى نيك و شايسته داريد به نسبت زمانى كه از پند و موعظه غفلت كردهايد بسيار اندك است .
نسبت دادن امام ( ع ) اعمال را بوقت ، بدين جهت است كه تمام اوقات مىتوانند ظرف كارهاى لازم و شايسته قرار گيرند ، بنابراين نسبت دادن افعال نيك به تمام زمانها به اين اعتبار قابل صدق مىباشد .