شرح
سيد رضى ( ره ) درباره اين عبارت حضرت ، « و لا بقى منكم آبر ، » سه قول نقل كرده :
1 « آبر » كه به معناى اصلاح كننده است و از قول عرب كه مىگويند :
« يأبر النخل » يعنى درخت خرما را هرس كرده گرفته شده است . در اين عبارت معنايش چنين خواهد شد : هيچ اصلاح كننده درختى از شما باقى نماند .
2 به روايت ديگر « آثر » آثر كسى است كه حديث را روايت كند به نظر سيّد رضى ( ره ) درستترين معنا در اين عبارت همين معناست . گويا امام ( ع ) منظورشان اين است كه از خوارج خبر دهندهاى باقى نماند و قطع نسل گردند ،
كسى كه بتواند خبرى را نقل كند از آنان در روزگار باقى نماند .
3 روايت ديگر « آبز » بازاى نقطهدار كه به معناى قيام كننده است ، يعنى جنبندهاى از شما بر جاى نماند . عرب به هلاك شونده هم « آبز » مىگويد .
مىگويم ( شارح ) در علّت ايراد اين كلام چنين روايت شده است : هنگامى كه در صفّين قرار داد ترك مخاصمه منعقد و حلّ و فصل نزاع به عهده حكمين ميان على ( ع ) و معاويه واگذار شد ، خوارج كنارهگيرى كرده ، از هر سو فرياد برآوردند كه حكمى جز حكم خدا نيست . أى على حكم از آن خداست نه از آن تو .
خدا چنين مقرر كرده بود كه معاويه و يارانش تحت فرمان تو قرار داشته باشند .
وقتى كه ما به حكميّت راضى شديم دچار لغزش شده ، اشتباه كرديم . انحراف و اشتباه ما برايمان روشن شده ، به خدا برگشتيم و توبه كرديم ، تو نيز اى على همچون ما به سوى خدا برگرد و توبه كن . بعضى از خوارج بىادبى را به حدّ كمال رسانده گفتند : تو اشتباه كردى ، ابتدا به كفر خود گواهى بده و سپس توبه كن تا از تو اطاعت كنيم .
حضرت در زمينه اين هتّاكىها با اين سخن به آنان پاسخ فرمودند .
حضرت در آغاز سخن ، آنها را به گرفتار شدن به بادهاى تند و شديد نفرين
[ 327 ]
مىكند ، و آرزوى هلاكت و نيستى آنها را به سبب كلام اهانت آميزشان دارد .
و پس از آن خوارج را سركوفت زده پيشنهاد آنها را كه حضرت بايد به كفر خودش شهادت داده و سپس توبه كند ، به صورت طرح سؤال انكارى كه نمايانگر خطا و اشتباه آنان در پيشنهادشان مىباشد ، رد مىكند زيرا خواست آنها گواهى دادن حضرت بر كفر خودش بود ، و اين اشتباه است چه اين كه شهادت انسان بر عليه خودش به كفر و گمراهى ، انحراف از حق ، و هدايت نيافتن به راه خداست ، با اين كه امام ( ع ) از اوّل مومنين ، و راه يافتگان به خدا بود .
بعد از اين نفرين حضرت خوارج را به دو امر آگاه مىسازد . و به طريق زير :
1 چون بر اثر اين مخالفت مورد خشم و غضب امام واقع مىشوند . پس لازم است كه هر چه زودتر به سوى حق باز گردند ، و از راهى كه رفتهاند ، منصرف شده از تفرقه دست بردارند .
2 خبر غيبى كه درباره آينده آنها داده است كه به چه ذلّت و خوارى دچار و گرفتار شمشيرهاى برّانى خواهند شد . اين فرموده حضرت كنايه است از كشتار خوارج پس از آن بزرگوار كه بوسيله مهلّب بن ابى صغرة [ 1 ] و جز او صورت گرفت .
اين خبر را حضرت به منظور بازگشت و جذب آنها به سوى حق بيان فرمودهاند تا تحت تأثير فريبكاريهاى غير قرار نگيرند .
امام ( ع ) با بيان اين عبارت : « استبدادى كه ستمگران درباره شما ( خوارج ) سنّت قرار مىدهند » ، اشاره فرمودهاند ، به آنچه سلاطين و كارگزاران ستمگرشان درباره خوارج پس از آن بزرگوار اعمال داشتند ، مانند گرفتن ماليات ، غنايم جنگى ، هتك حرمت و جز آن .
نفرين حضرت درباره آنها تحقّق يافت پس از شهادت آن امام همام ،
[ 1 ] خوارج در زمان امارت عبد اللّه زبير در اطراف بصره شورشى بر پا كردند ، و به وسيله مهلّب بن بنى صغرة سركوب شدند ، شرح مفصل آن را بايد از كتب تاريخ و نهج البلاغه ابن ابى الحديد تحقيق كرد .
[ 328 ]
همواره خوارج در خفّت و خوارى همه جانبه و كشتار بيرحمانه قرار گرفتند ، تا زمانى كه خداوند متعال ، همه آنها را به هلاكت رسانده و به نيستى كشانيد .
چگونگى جنگهاى خوارج ، كشته شدنشان ، و كشندگانشان را بايد بطور مفصّل در كتاب خوارج 2 مطالعه كرد .
-----------
( 2 ) از مداينى است ، منهاج البراعه ، ج 4 ص 354 .
[ 329 ]