ترجمه
« امّا اين پندار شما ، كه تا اين اندازه درنگ در امر كارزار براى اين است كه من از مرگ مىترسم ، گمانى نادرست و سخنى بيمورد است به خدا سوگند ، من از اين بيمناك نيستم كه مرگ بر من درآيد و يا من بر مرگ وارد شوم و اين گفتار شما كه درباره جنگ با شاميان ترديد داشته باشم ، نيز سخن نادرستى است به خدا سوگند ،
من هيچ روز دست از كار جنگ نكشيدم جز اين كه انتظار داشتم ، گروهى از شاميان به من بپيوندند و هدايت شوند ، و ديدگان كم فروغ خود را با نور هدايت من روشن سازند ، و اين در نزد من دوست داشتنىتر است كه آنها را در حال گمراهى
[ 311 ]
بكشم ، هر چند وزر و وبال اين گناه در قيامت بر خود آنهاست . ( ولى من وظيفه دارم تا حد امكان ، مبادرت بخونريزى نكنم ) » .