ترجمه
« من شما را از اين كه فردا صبح در ميان اين نهر و پست و بلنديهاى اطراف آن كشته شويد بيم مىدهم . با اين كه نه برهانى براى مخالفت خود با من از ناحيه
[ 194 ]
پروردگارتان داريد و نه حجتى قوى در اختيار داريد .
دنيا و مقدرات الهى شما را به دام خود گرفتار كرد و براى هلاكت و نابودى به اين سرزمينتان كشيد . اينك كه نتيجه حكومت بد حكمين بر شما آشكار شده است جاهلانه بر من شوريدهايد مگر اين من نبودم كه شما را از حكميت نهى كردم ولى شما مانند مخالفان پيمانشكن از فرمان من سرپيچيديد ، و سرپيچى شما تا بدان حد رسيد كه نظر خود را مطابق هواى نفسانى شما تغيير دادم . اى گروه سبك مغز آشفته عقل بى پدر من كه چيز تازهاى نياورده و ضررى براى شما نخواستهام . اين شما بوديد كه مرا به قبول اين حكميت شوم وادار كرديد حال از جان من چه مىخواهيد » .